آیا می دانید ....قرآن 114 بسم الله الرحمن الرحیم دارد.
آیا می دانید ....قرآن دارای 120 حزب می باشد.
آیا می دانید ....قرآن 30 جز دارد.
آیا می دانید ....بزرگترین سوره قرآن بقره است.
آیا می دانید ....كوچكترین سوره قرآن كوثر می باشد.
آیا می دانید ....بهترین آیه، آیه الكرسی است.
آیا می دانید ....آیه 282 سوره بقره بزرگترین آیه قرآن است.
آیا می دانید ....عظیم ترین آیات بسم الله الرحمن الرحیم می باشد.
آیا می دانید ....كوچكترین آیه قرآن مدها متان در سوره الرحمن است.
آیا می دانید ....بهترین شب در قرآن شب قدر است.
آیا می دانید ....بهترین ماه در قرآن ماه رمضان است.
آیا می دانید ....بهترین سوره قرآن یس است.
آیا می دانید ....سوره حمد به مادر قرآن معروف است.
آیا می دانید ....سوره فجر به سوره امام حسین (ع) معروف است.
آیا می دانید ....بهترین خوردنی كه در قرآن ذكر شده عسل میباشد.
آیا می دانید ....بهترین نوشیدنی كه در قرآن به آن اشاره شده است شیر می باشد.
آیا می دانید ....در قرآن مجید پانزده آیه سجده دار وجود دارد که بعد از شنیدن یا خواندن چهار آیه آن سجده واجب می شود وباید سجده کرد، یازده آیه دیگر سجده مستحبی است،یعنی اگر سجده نکنی هم اشکالی ندارد. سجده های واجب 1- آیه 15 سوره سجده (الجُرُزْ و یا اَلْمَضاجِعْ) 2- آیه 37 سوره فصلت 3- آخرین آیه سوره نَجم 4- آخرین آیه سوره عَلَقْ.
اعتقاد به تأثیر سنگ «شرف الشمس» خرافه است یا واقعیت؟ / بررسی سندیت حکاکی «شرف الشمس» در روز ۱۹ فروردین میگویند حکاکی«شرفالشمس» در روز نوزدهم فروردین ماه، وسعت روزی و توفیق در عبادت را به همراه دارد، جدای از خرافیبودن این موضوع، نباید فراموش کرد که «گرچه زآن گوهر سلیمان شاه شد/ آن گهر بودش که بند راه شد». نقل قولهای مختلفی در میان علما و اساتید درباره انگشتر شرف الشمس وجود دارد؛ برخی به آن اعتقاد داشته و گروهی دیگر آن را جزو خرافات میپندارند. * گرهگشایی از مشکلات مردم تنها با یک حکاکی! این روزها وقتی به حرم مطهر حضرت عبدالعظیم(ع) میروی و گذرت به بازارچه قدیمی ری میافتد و از کنار نقرهفروشیها که عبور میکنی ناخودآگاه توجهات به پلاکاردهایی جلب میشود که از گوشه و کنار بازارچه و از سردر بیشتر مغازهها آویزان است و از حکاکی شرفالشمس با رعایت آداب شرعی و با حضور اساتید مجرب (!) نوید میدهد. ساعت 9 صبح کرکره مغازهها کمکم یکی پس از دیگری توسط صاحبانشان گشوده میشود. دو جوان به سفارش یکی از اساتید دانشگاهشان از محله جنتآباد برای سفارش انگشتر شرفالشمس به شهرری آمدهاند و پس از ارائه سفارش خود باید به موقع در محل کار خویش حاضر شوند.
آنها معتقدند همراه داشتن انگشتر شرفالشمس وسعت رزق میآورد و باعث برکت در کسب و کارشان خواهد شد. زوج میانسال دیگری که برای چندین سال متوالی انگشتر شرفالشمس را تهیه کردهاند، میگویند: اگر کسی نمیتواند سنگ شرفالشمس را بخرد شخصی مقید و مؤمن، روی کاغذ زرد رنگ مخصوصی پس از نوشتن ذکر و دعای مخصوص، آن را میان افراد علاقهمند پخش میکند تا حوائج و مشکلات خویش را بر روی آن نوشته و صدقهای را به نیت حضرت زهرا (س) کنار گذاشته و آن برگه را همراه خود تا یک سال نگه میدارند تا حوائجشان برآورده شود. «جواد عابدین» یکی از حکاکانی است که سالها در بازارچه قدیمی حرم حضرت عبدالعظیم (ع) به انجام این کار مشغول بوده و به کار خویش اعتقاد فراوان دارد.
وی هدف خود از 15 سال فعالیت در این حرفه را گرهگشایی از مشکلات مردم معرفی میکند و میگوید: یکی از دوستانم در خصوص یک معامله بارها تلاش کرده بود اما به نتیجه مطلوب نمیرسید اما با توکل بر خدا و همراه داشتن انگشتر شرفالشمس به مقصود خود رسید. اما در این میان نیز هستند حکاکانی که بدون رعایت اصول لازم به حکاکی شرفالشمس میپردازند و تنها هدفشان نیز کسب درآمد است. آنها برای حکاکی 13 حرف شرفالشمس ـ که 4 حرف اول از تورات، 4 حرف دوم از انجیل و 5 حرف آخر از قرآن است ـ از 3000 تا 5000 تومان طلب میکنند، در حالی که این کار کمتر از 15دقیقه زمان میبرد. * هر فردی صلاحیت حکاکی بر روی شرفالشمس را ندارد برای بررسی میزان وثاقت دعای شرفالشمس ـ که برخی آن را اسم اعظم میدانندـ به سراغ یکی از اساتید حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم (ع) میرویم. «مؤمنه عربی» در خصوص مستند و مستدل بودن شرفالشمس میگوید: اصل شرفالشمس حقیقت دارد اما سنگی که امروزه در بازار به عنوان شرف شمس در میان مردم رواج دارد سنگ شرف شمس نبوده و هر شخصی صلاحیت حکاکی بر روی آن را ندارد. وی ادامه میدهد: نویسنده دعای شرفالشمس باید فردی متقی و به دور از گناه باشد لذا افرادی که با تعیین قیمت و نصب آن در سردر مغازهها نه تنها شایسته انجام این کار نبوده بلکه برای رسیدن به منافع خویش به این کار روی آوردهاند.
عربی با بیان اینکه شرفالشمس زمانی مؤثر است که ذکر مخصوص روی نگین اصل حک شود، معتقد است: به دلیل آنکه امروزه نگین شرفالشمس اصل، بسیار کمیاب بوده و این مسئله که امروزه در برخی از مکانها شاهد تبلیغات سوء هستیم که منجر به ترویج خرافات شده است. * حکاکی شرفالشمس در قرون اخیر باب شده است اما حجتالاسلام والمسلمین مهدی طائب اعتقاد چندانی به حکاکی شرفالشمس ندارد. وی معتقد است: برخی از اشخاص مطلبی شبیه حق را بیان میکنند که شاید در ابتدا مخالفانی داشته باشد اما به مرور زمان به یک رفتار خرافی تبدیل میشود.
وی در خصوص فهم صحیح حقایق دینی اظهار میکند: علمای دینی، بهترین شاخص برای ما هستند و با توجه در اعمال و رفتار آنها میتوان حق را از امور باطل تشخیص داد چرا که در طول تاریخ برای ما ثابت شده که علما در انجام واجبات، مستحبات و ترک محرمات و مکروهات نسبت به سایر مردم پیشی داشتند. این استاد حوزه و دانشگاه تصریح میکند: اگر انجام کاری مستحب بود بألاخره برای یکبار هم که شده از سوی ائمه اطهار (ع) و علما باید انجام میشد لذا عملی که مطلقاً برای یک دفعه هم علما به انجام آن مبادرت نورزیدهاند به احتمال قوی ریشه در خرافات دارد. وی در ادامه میگوید: حکاکی شرفالشمس به قرنهای اخیر باز میگردد و در کتب روایی متقدم مطلب یا روایتی با این مضمون یافت نمیشود. این کارشناس مذهبی، پرهیز از امور خرافی، توکل بر خداوند متعال و توجه به هدایت و ارشادهای حضرات معصوم(ع) را از جمله مسائلی میداند که ما را از توسل به مسائل غیر واقعی بینیاز میکند و در واقع توجه به برخی حاشیهها انسان را از مسیر اصلی دور خواهد کرد.
وی چنین مطرح میکند: خرافات، مخرب واقعیتهاست به دلیل آنکه اصل و مبدأ خرافه از سوی کسانی است که برای دستیابی به منافع دنیایی خویش، چیزی شبیه حق را در میان مردم مطرح میکنند بنابراین وقتی انسانها به امور شبیه حق مشغول شوند در نتیجه از حقایق باز خواهند ماند. طائب در پایان ابراز داشت: شاید برخی خرافات در ظاهر ضرری برای انسان نداشته باشد اما سود و بهرهای که باید از حق نصیب او میشد را از دست داده و به طور کلی، خرافات مکتبی است که نه تنها هیچ سنخیتی با کمالات انسانی ندارد بلکه در مقطع زمانی خاص، انسان را از رشد معنوی باز خواهد گذاشت. * دل ز گوهر بر کن ای گوهرطلب! با مراجعه به کتابهای حدیثی صحت سخنان حجتالاسلام طائب بیشتر آشکار میشود. چرا که با وجود «اسم اعظم» دانستن شرفالشمس و منصوبکردن آن به حضرت علی(ع) قدیمیترین مطالب در این باره به حداکثر 4 قرن پیش باز میگردد و هیچ نشانی از آن در کتابهای متقدم به ویژه کتب اربعه شیعه یافت نمیشود.
باران اسیدی چیست؟ اصطلاح باران اسیدی به هرگونه بارش باران، برف، تگرگ یا حتی مه که در آن مواد مضری مانند اکسیدهای نیتروژن و گوگرد وجود دارند، اطلاق میشود.این دو ماده در اتمسفر با اکسیژن و بخار آب واکنش شیمیایی انجام داده، به صورت نیتریک اسید و سولفوریک اسید در میآیند.
عامل اصلی این آلایندهها صنایع، حمل و نقل و کارخانههای مختلفند که سبب افزایش شدید میزان اسیدیته بارش و آسیب رساندن به انسانها، گیاهان و ساختمانها میشوند.اکثر شهرهای بزرگ صنعتی مورد تهدید غبارهای اسیدی قرار دارند. شهر لندن در زمستان سال ۱۹۵۲ مورد تهاجم شدید غبارهای اسیدی قرار گرفت و این امر موجب مرگ زودرس ۴۰۰۰ نفر از افراد بیمار گردید. این سانحه باعث شد که مسئولین شهر اقدامات پیشگیرانهای را در جهت کنترل آلودگی هوا به عمل آورند. در نتیجه، امروزه لندن در زمره شهرهایی به شمار میرود که هوای نسبتاً تمیزی دارند.
نتایج تحقیقات نشان داده است که وجود ذرات کوچک در هوا به تنهایی عامل مرگ 350.000 نفر در سال 2000 در 25 کشور اتحادیه اروپا بوده است.مواد آلودهکننده هر قدر در فضا بیشتر بمانند ترکیبات زیادتری حاصل میشود که اسیدها یکی از آنهاست. اسیدها به کمک بادهای شدید میتوانند برای روزهای متوالی در هوا باقی بمانند و صدها کیلومتر مسافت را طی کنند و به این ترتیب از کشوری به کشور دیگر انتقال یابند.
اگر غبار اسیدی با ذرات آب موجود در اتمسفر هوا مخلوط شود، به صورت باران اسیدی فرو میریزد و به محیط زیست آسیب میرساند. باران اسیدی مستقیماً روی درختان و روییدنیها اثر میکند، در خاک فرو میرود و تعادل شیمیایی آن را به هم میریزد. این باران پس از فرود به داخل رودخانهها و دریاچهها راه مییابد و حیوانات و گیاهان آبزی را به هلاکت میرساند.
جنگلها و دریاچهها، قربانیان باران اسیدی باران اسیدی بر رشد درختان اثر کرده، جنگلها را شدیداً در معرض نابودی قرار میدهد.باران اسیدی از چند راه به درختان آسیب میرساند.
-یکی آن که اختلالاتی در روزنه برگهای درختان ایجاد میکند که سبب ازدیاد تعریق و کمبود آب درخت میشود.
-خاک را اسیدی میکند و به ریشههای درختان آسیب میرساند بنابر این جذب آب و مواد تغذیهای درخت کاهش مییابد. همچنین مواد معدنی مورد نیاز خاک را میشوید، این مواد به آبهای زیرزمینی رانده میشوند و بالاخره ساختارهای سطحی پوست و برگها را تخریب میکند. موجب میشود آنها مورد حمله حشرات و بیماریهای گیاهی قرار گیرند و از رشد و نمو باز بمانند.
سیلابی که از بارش باران اسیدی جاری میشود، بر روی زمین مسیر خود را میشوید و سرانجام به دریاچهها میریزد. بارانهای اسیدی با اسیدی کردن آب دریاچهها و رودخانهها موجب مرگ ماهیها و دیگر آبزیان میشوند.دریاچههای مرده (بدون ماهی) در بیشتر مکانها به همان صورت قبلی وجود دارند ولی هیچ گونه ماهی در آب اسیدی شده آنها نمیتواند زندگی کند.
ماهی قزلآلا و ماهی خاردار در PH کمتر از 5 و صدفها در PH کمتر از 6/5 میمیرند. در ضمن این فرسایش خاک، فلزات سمی که از آن آزاد شدهاند مانند آلومینیوم به همراه آب وارد دستگاه تنفسی ماهیها شده و موجب مرگ آنها میگردد. در مناطقی که دارای فضای آلوده به مواد اسیدی هستند، در فصل بهار، دریاچهها آلودهترین آبها را دارند زیرا با ذوب شدن برفهای زمستان، اسید همراه آنها روانه دریاچهها میگردد.
سایش شیمیایی بارانهای اسیدی آسیبهای ویرانکننده و غیرقابل جبرانی بر بناهای تاریخی و گنجینههای فرهنگی وارد میسازند و میراث فرهنگی ملتها تحلیل را میبرند.باران اسیدی رویههای سنگی ساختمانها، پلها، سدها و... توسط باران اسیدی، ساییده و نابود میشوند. ساختمانهای مشهوری مانند پارتنون در آتن، مجسمه آزادی در نیویورک، کلیسای سن پول در لندن، تاج محل در هندوستان، بنای ترایان در رم و کلیسای قدیمی کلن در شهر کلن آلمان به وسیله باران اسیدی مورد حمله قرار گرفتهاند و رویه آنها در اثر سایش شیمیایی، تغییر شکل یافته است.
رویه این ساختمانها معمولاً از سنگهای آهکدار است. غبار و باران اسیدی وقتی بر چنین ساختمانهایی فرو مینشیند با کانیهای سنگها فعل و انفعالات شیمیایی انجام داده و آنها را به ماده پودر مانندی تبدیل میکند. به دلیل همین واکنشهاست که از ضخامت مجسمه مرمری آبراهام لینکلن در واشنگتن طی ۸۰ سال، بیش از ۸ میلیمتر کاسته شده است. به جز رویه این ساختمانها و بناها که در معرض سایش قرار میگیرند، شیشههای رنگی آنها نیز از آسیب در امان نیستند.
اثر بر صنعت حمل و نقل هر دو صنعت راهآهن و هواپیما سالانه به دلیل ریزش باران اسیدی مقدار زیادی هزینه میکنند. خطوط راهآهن و حتی ماشینها به علت قرار گرفتن در فضای آزاد، بیشترین آسیب را از غبار و باران اسیدی، متحمل میشوند. رویه آنها در اثر باران اسیدی، ساییدگی شیمیایی پیدا میکند و پلهای فلزی به دلیل فرسایش کارآیی خود را از دست میدهند.
اثر باران اسیدی بر انسان انسان نیز در اثر باران اسیدی به طور جدی آسیب میبیند تا حدی که ممکن اسن منجر به مرگ او شود. در اثر باران اسیدی بسیاری از مردم به خصوص افرادی که آسم دارند، مشکل تنفسی پیدا میکنند. تاثیر گازهای SO2 و Nox ها بر روی انسان، سرفههای خشک، سر درد، گلو درد و عصبانیت است. مصرف گیاهانی که از طریق خاک یا به طور مستقیم باران اسیدی را جذب کردهاند و جاندارانی که این گیاهان را خوردهاند، روی مغز و کلیه اثر گذاشته و میتواند موجب بیماری آلزایمر در انسان شود.
راههای کنترل یکی از روشهای ساده جلوگیری از آلودگی اسیدی، تصفیه کردن ذغال قبل از سوختن آن است. برای این منظور، ذغال را قبل از مصرف خرد کرده و در آب میشویند، یا ضمن عملیات خاصی، گوگرد آن را میگیرند. در مورد نفت نیز عمل تصفیه کردن صورت میگیرد و با روشهای معینی آن را از گوگرد تصفیه میکنند.
استفاده از روشهای اصولی در مصرف مواد سوختی نیز نقش مهمی در جلوگیری از آلودگیهای اسیدی دارد. استفاده از فیلترها برای این منظور طریقه بسیار مناسبی است. بهرهگیری از این روش در ماشینها، کامیونها و وسایل نقلیه موتوری، آلودگیهای اسیدی محیط زیست را به مقدار قابل توجهی کاهش میدهد. همچنین کنترل ایمنی موتور و وسایل نقلیه جهت جلوگیری از آنها، در کاهش آلودگیهای اسیدی، نقش بسزایی دارد.
از همه مهمتر، دقت در برنامهریزی برای تأمین انرژی است. چرا که هرجا انرژی مصرف میشود، در کنار آن نیز آلودگی اسیدی- در مواردی بسیار اندک و در مواردی بسیار چشمگیر و خطرناک- ایجاد میشود. در حقیقت از آنجا که باد و باران اسید با گردش چرخ کارخانهها و ماشینها ارتباط مستقیم دارد، جایگزینی ماده دیگری که بتواند جانشین سوختهای فسیلی گردد، در بلند مدت، اندیشه معقولی برای جلوگیری از آلودگی های زیست محیطی است. در این راستا میتوان از منابع انرژیهای نو همچون انرژی خورشیدی و انرژی بادی نام برد که مصرف آنها، عوارضی از قبیل آلودگی هوا را به همراه ندارد.
یکی از موارد جالب در مورد آلودگی اسیدی آن است که ممکن است کشوری دارای منابع عظیم تولید کننده غبار اسیدی نباشد اما به شدت تحت حمله بارانهای اسیدی قرار گیرد. برای مثال، کشور کانادا که هر ساله غبارهای اسیدی فراوانی از آمریکای شمالی به سمت آن حرکت میکنند.
موضوع آلودگی اسیدی، بیشتر گریبانگیر کشورهای صنعتی و پیشرفته است و مردم این کشورها به طرز ناگواری از آلودگیهای اسیدی رنج میبرند. جنگلها و منابع گیاهی این کشورها در حال نابودی است و از این رو از طرف مردم مقاومت بسیار شدیدی در مقابل این پدیده بسیار خطرناک زیستی ایجاد شده است. حتی در برخی از کشورهای غربی، گروهها و احزاب سیاسی تشکیل شدهاند که هدف آنها مقابله با گسترش آلودگیهای اسیدی و جلب توجه مسئولان کشورهای مربوطه برای مبارزه در این جهت است. البته لازم به ذکر است که آلودگی در کشورهای در حال توسعه به پای آلودگی در کشورهای صنعتی نمیرسد و کشورهای دارای صنعت کمتر، آلودگی کمتری دارند.
کشورهای در حال توسعه بر خلاف کشورهای ثروتمند، نمیتوانند از عهده هزینههای سنگین جلوگیری از آلودگی اسیدی برآیند. از این رو لازم است همراه با توسعه صنعت خود، به کنترل آلودگی هوا نیز توجه داشته باشند تا بعداً مجبور نشوند برای مبارزه با آلودگی وحشتناک اسیدی، هزینههای سرسامآوری را متحمل شوند. در رابطه با کشوری همانند ایران، عوامل پایه آلودهکننده را نمیتوان تنها وجود کارخانهها و مسایلی از این قبیل در نظر گرفت. در حقیقت کشوری مانند ایران که مساحت آن چندین برابر مساحت آلمان است، علت آلودگیها به دلیل حجم زیاد کارخانهها نیست بلکه به دلیل تمرکز غیر اصولی آنها در مناطق مرکزی و گسترش غیر ضروری برخی از آنهاست.
دانستنیهای جالب درباره كره زمين - خورشيد را 9 سياره احاطه كردهاند كه در بين آنها كره زمين از نظر فاصله با خورشيد، سومين كره است و از چهار سياره داخلي بزرگتر است.از پنج سياره بيروني، چهار تاي آنها از كره زمين بزرگتر هستند. زمين در مداري گردش ميكند كه هيچ وقت از 5/91 ميليون مايل به خورشيد نزديكتر نميشود و از 5/94 ميليون مايل دورتر نميشود.
جالبتر اينجا است كه اين مدار تقريباً دايره مانند است و اگر غير از اين بود زندگي روي كره زمين غير ممكن ميشد زيرا حيوانات و گياهان در زمستان از سرما يخ ميزنند و در تابستان از گرما كباب ميشدند.
-زمين در مقايسه با كائنات يك كره جوان و جديد است با اين حال زمين حدود 5/4 هزار ميليون سال عمر دارد. كشف اين موضوع از بررسيهاي انجام شده توسط راديواكتيو كه در تعيين عمر سنگها از آن استفاده ميشود، به دست آمده است.تمامي عناصر راديواكتيو همانند اورانيوم كه براي عكس العمل تعيين شده به كار ميرود، به عناصر مختلف در ميزان ثابتي، تغيير شكل ميدهند. به وسيله اندازه گرفتن اين دو، يعني مقدار عنصر راديواكتيو اصلي و عنصر راديواكتيو تغيير شكل يافته، ميتوان عمر تشكيل سنگ را حساب كرد. قديميترين سنگهايي كه تا كنون به دست آمدهاند حدود 3 هزار ميليون سال عمر داشتهاند ولي به طور يقين زمين سالهاي طولاني قبل از اين كه سطح سنگها شروع به تشكيل يافتن كنند، وجود داشته است.
- داگر چه ستاره شناسان و سياره شناسان چندين تئوري درباره چگونگي بوجود آمدن زمين و بقيه سيارات منظومه شمسي ارائه دادهاند ولي هنوز شك و ترديد فراواني در رابطه با مبدأ تشكيل زمين وجود دارد. هر كدام از اين تئوری ها بايد شامل اين واقعيت باشد كه تمامي سيارههاي بزرگتر در مدار دايره مانندي در اطراف خورشيد گردش ميكنند و اين مدارها تقريباً در يك سطح نزديك هم قرار ميگيرند. حقيقت ديگري كه بايد توضيح داده شود اين است كه تمامي كرات در يك جهت به دور خورشيد ميچرخند و آن در جهتي است كه خورشيد به تناوب دور ميزند.
- حتي عجيبتر اين كه فاصله كرات مختلف از خورشيد از نظر رياضي به وسيله يك معادله ساده با هم نسبت دارند و به نام قانون «باد» ناميده ميشود. البته ممكن است اين فقط يك تصادف و اتفاق باشد يا احتمال دارد رابطه با مبدأ اصلي منظومه شمسي داشته باشد.
-در اينجا دو تئوري اصلي به وجود ميآيد يكي اين كه يك رشته طولاني از بخار داغ به وسيله نيروي جاذبه سياره ديگري كه از نزديكي خورشيد ميگذشته از خورشيد جدا شده و پايين افتاده است سپس به تدريج بخار داغ، خنك و منقبض شده و تبديل به گلولههاي جامدي شده است كه همان كرات هستند.
تئوري ديگر كه احتمال بيشتري دارد عبارت است از اين كه در اصل يك توده بخار و غبار وجود داشته كه در حال چرخش دايره مانند بوده است.چرخشها و گردبادهاي اين توده تكامل حاصل كرده و هستههاي مركزي كرات ايجاد شده است. هر كدام از اين هستهها به تدريج بزرگتر شدند زيرا نيروي جاذبه آنها هر زمان بيشتر و بيشتر اجسامي را كه در فضاي لايتناهي اطرافشان پراكنده بودند به طرف خود جذب ميكردند.خورشيد در مركز اين دايرهاي كه بخار و غبار به صورت ابر تيره در آمده واقع شده بود، زمين يكي از گرد بادها بوده است.
- كره زمين با سرعت 5/18 مايل در ثانيه به دور خورشيد در حال حركت است. همانند تمامي اجسام ديگري كه در مدارهاي هيأت، حركت و راهشان از قوه ميل به مركز پيروي ميكنند درست همانند پوست حلزون بسيار بزرگي كه روي يك نخ نامريي قرار داشته باشد.همان طور كه كره دور ميشود نيروي ميل به مركز به وسيله كشش نيروي جاذبه زمين بين خورشيد و كره زمين ايجاد ميشود. اگر كره زمين از دور زدن باز بايستد روي خورشيد سقوط خواهد كرد. خوشبختانه در فضا بخار آن قدر وجود ندارد كه گردش زمين را آهسته كند و فقط از اندازه مدار زمين به طور بسيار ملايمي كاسته ميشود.
- زمين در فضا به شكل مارپيچ در حال حركت است به علاوه اين كه كره زمين از مغرب به مشرق روي محور خودش هر بيست و چهار ساعت يك بار ميچرخد. اندازه گيريهاي جديد صورت گرفته نشان ميدهند كه محور شمالي جنوبي كره زمين جنبش نسبتاً مختصر و نامنظمي دارد. همچنين ساعتهاي بسيار دقيق نشان ميدهند كه طول روزها به طور بسيار ملايمي تغيير ميكند. البته به عقيده بسياري از صاحب نظران اين طولاني شدن ملايم روزها به دليل زياد شدن جزر و مدهاي انرژي محرك گردش زمين است. البته اساس جزر و مدهاي دريا به واسطه كشش نيروي جاذبه ماه است.خوشبختي بشري كه روي زمين زندگي ميكند در اين است كه زمين تندتر نميچرخد وگرنه وقتي كه نيروي گريز از مركز از نيروي جاذبه بيشتر ميشد زمين و تمامي متعلقاتش در فضا پخش ميشدند.
- يك نكته جالب در مورد زمين اين است كسي كه روي خط استوا زندگي ميكند در واقع از كسي كه در هر يك از قطبهاي زمين است تندتر حركت ميكند. حركت زمين در خط استوا تندتر از دو قطب است. اندازه گيريهايي كه روي حركت و جنبش ستارههاي كوچك مصنوعي كه به وسيله راكت به فضا پرتاب شدهاند نشان ميدهند كه نه فقط زمين در دو قطب كمي پهنتر است بلكه كمي هم به شكل گلابي است.
-زمين يگانه كرهاي است كه روي آن اقيانوس وجود دارد و داراي هوايي به نسبت چهار پنجم ازت و يك پنجم اكسيژن است. همچنين زمين شامل هسته مركزي مذابي است به قطر 3 هزار مايل و به طور قطع حرارت مركز آن چندين هزار درجه سانتي گراد است.به احتمال زياد قسمت بزرگي از اين حرارت از راديواكتيو معادن داخل زمين حاصل ميشود.
- قشر زمين يا ورقه رويي آن حدود 25 مايل ضخامت دارد. فاصله بين قله اورست تا «مارياناز ترانش» گودترين نقطه اقيانوس آرام، حدود 12 مايل است و نيز تقريباً 78 درصد سطح زمين از آب پوشيده شده است.
سايه سنگ بر آينه خورشيد چرا؟ خودمانيم، بگو اين همه ترديد چرا؟ نيست چون چشم مرا تاب دمى خيره شدن طعن و ترديد به سرچشمه خورشيد چرا؟ طنز تلخى است به خود تهمت هستى بستن آن که خنديد چرا، آن که نخنديد چرا؟ طالع تيره ام از روز ازل روشن بود فال کولى به کفم خط خطا ديد چرا؟ من که دريا دريا غرق کف دستم بود حاليا حسرت يک قطره که خشکيد چرا؟ گفتم اين عيد به ديدار خودم هم بروم دلم از ديدن اين آينه ترسيد چرا؟ آمدم يک دم مهمان دل خود باشم ناگهان سوگ شد اين سور شب عيد چرا قیصر امین پور
دیروز ما زندگی را به بازی گرفتیم امروز ،او ما را ... فردا؟ قیصر امین پور
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است ما مرغ بی پریم ، از فوج دیگریم پرواز بال ما ، در خون تپیدن است پر می کشیم و بال ، بر پرده ی خیال اعجاز ذوق ما ، در پر کشیدن است ما هیچ نیستیم ، جز سایه ای ز خویش آیین آینه ، خود را ندیدن است گفتی مرا بخوان ، خواندیم و خامشی پاسخ همین تو را ، تنها شنیدن است بی درد و بی غم است ، چیدن رسیده را خامیم و درد ما ، از کال چیدن است قیصر امین پور
سراپا اگر زرد پژمرده ایم ولی دل به پاییز نسپرده ایم چو گلدان خالی ، لب پنجره پر از خاطرات ترک خورده ایم اگر داغ دل بود ، ما دیده ایم اگر خون دل بود ، ما خورده ایم اگر دل دلیل است ، آورده ایم اگر داغ شرط است ، ما برده ایم اگر دشنه ی دشمنان ، گردنیم ! اگر خنجر دوستان ، گرده ایم ! گواهی بخواهید ، اینک گواه : همین زخمهایی که نشمرده ایم ! دلی سربلند و سری سر به زیر از این دست عمری به سر برده ایم قیصر امین پور
حرفهاي ما هنوز ناتمام... تا نگاه مي کني: وقت رفتن است بازهم همان حکايت هميشگي ! لحظه ي عظيمت تو ناگزير مي شود آي... ناگهان چقدر زود دير مي شود! قیصر امین پور
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟
پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟
رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ قیصر امین پور
اما با این همه تقصیر من نبود که با این همه... با این همه امید قبولی در امتحان سادهْ تو رد شدم قیصر امین پور
چشم ها پرسش بي پاسخ حيراني ها دست ها تشنه تقسيم فراواني ها... عمري به جز بيهوده بودن سر نكرديم تقويم ها گفتند و ما باور نكرديم دل در تب لبيك تاول زد ولي ما لبيك گفتن را لبي هم تر نكرديم... شعاع درد مرا ضرب در عذاب كنيد مگر مساحت رنج مرا حساب كنيد... دلم قلمرو جغرافياي ويراني است هواي ناحيه ما هميشه باراني است قیصر امین پور
خسته ام از آرزوها ، آرزوهاي شعاري شوق پرواز مجازي ، بالهاي استعاري لحظه هاي کاغذي را، روز و شب تکرار کردن خاطرات بايگاني،زندگي هاي اداري آفتاب زرد و غمگين ، پله هاي رو به پايين سقفهاي سرد و سنگين ، آسمانهاي اجاري با نگاهي سر شکسته،چشمهايي پينه بسته خسته از درهاي بسته، خسته از چشم انتظاري صندلي هاي خميده،ميزهاي صف کشيده خنده هاي لب پريده ، گريه هاي اختياري عصر جدول هاي خالي، پارک هاي اين حوالي پرسه هاي بي خيالي، نيمکت هاي خماري رو نوشت روزها را،روي هم سنجاق کردم: شنبه هاي بي پناهي ، جمعه هاي بي قراري عاقبت پرونده ام را،با غبار آرزوها خاک خواهد بست روزي ، باد خواهد برد باري روي ميز خالي من، صفحه ي باز حوادث در ستون تسليتها ، نامي از ما يادگاري قیصر امین پور