از چه مطالبی خوشتون میاد و برای بهتر شدن وبلاگ خودتون منو راهنمایی کنین.دوستدار همتون مسافر زمان.


آمار مطالب

کل مطالب : 475
کل نظرات : 53

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 28
باردید دیروز : 1
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 113
بازدید سال : 1547
بازدید کلی : 25203

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 113
بازدید کل : 25203
تعداد مطالب : 475
تعداد نظرات : 53
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


f
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393
نظرات

صدایت!!!

وقتی صدایت مرا میخواند،

یعنی افسون،

غوغا،

عشق،

هر چه باشد مرا خوش آید،

حتی نامرد!

مهم صدایست که از برایم تلاوت میشود...!

اسد سرخی-تقدیم به همسر عزیزم

تعداد بازدید از این مطلب: 152
برچسب‌ها: صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , صدایت , عاشقانه همسرم , همه زندگیم , اسد سرخی , رقی جون , شعر , ,
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393
نظرات

خاطرات!!!

 سالهاست در پی خود می گردم و ضمیر را گم کرده ام!

بس که خاطراتبد و بدتر مرا احاطه نموده اند؛

خوب تنهایک جرعه تلخی بود و خوب تر یک ساه مستی شبانه...!

دگر خسته شده ام و تنها یکبار به اختیار میخواهم یکجا بند شوم؛

همچو فرزندی در آغوش باد!

با گلوی در چنگ ریسمان؛

حالا بشئر باران بغض را از حلقه های افکارم.

اسد سرخی!!!

تعداد بازدید از این مطلب: 151
موضوعات مرتبط: دلنوشته شخصی , ,
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18


نویسنده :
تاریخ : یک شنبه 21 دی 1393
نظرات

الف - چگونگی تشكیل شورای انقلاب:
با اوج گیری نهضت اسلامی در سال 1357 اندیشه طرح «شورای انقلاب» در میان روحانیون معتمد امام پدید آمد كه در سفر شهید مطهری به پاریس، این طرح با امام در میان گزارده شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در این باره چنین نوشته است (صورت مذاكرات شورای انقلاب، مقدمه به قلم اكبر هاشمی رفسنجانی، ج 1) : «... آقای مطهری در مراجعت از سفر پاریس، دستور رهبر عظیم الشأن انقلاب را مبنی بر تشكیل شورای انقلاب آوردند. حضرت امام آقایان شهید مطهری، شهید بهشتی و موسوی اردبیلی و شهید باهنر و اینجانب هاشمی رفسنجانی را به عنوان هسته اول شورای انقلاب تعیین و اجازه داده بودند كه افراد دیگر با اتفاق نظر این پنج نفر اضافه شوند و در جلسات ابتدایی تصمیم بر این شد كه حتی الامكان تركیب شورا از اعضای روحانی و غیر روحانی به نسبت مساوی و نزدیك به هم باشد. ترتیب انتخاب اعضای دیگر و تكمیل شورا تا آنجا كه حافظه یاری می كند و با استمداد از حافظه دیگران چنین بود: پیش از پیروزی انقلاب، آقایان سید محمود طالقانی، سید علی خامنه ای [مقام معظم رهبری]، [محمد رضا] مهدوی كنی، احمد صدر، حاج سید جوادی، مهندس مهدی بازرگان، دكتر یدالله سحابی، مهندس مصطفی كتیرایی، سرلشگر ولی الله قرنی، سرتیب علی اصغر مسعودی به اتفاق آرا به عضویت انتخاب شدند.
پس از پیروزی انقلاب و تشكیل دولت موقت، آقایان بازرگان و سحابی و كتیرایی و حاج سید جوادی و قرنی به دولت و ارتش منتقل شدند و به جای آنها آقایان دكتر حسن حبیبی، مهندس عزت الله سحابی، دكتر عباس شیبانی، ابوالحسن بنی صدر و صادق قطب زاده انتخاب گردیدند و در مرحله بعد پس از شهادت استاد مطهری، آقایان مهندس میر حسین موسوی، احمد جلالی و دكتر حبیب الله پیمان انتخاب شدند و آقای مسعودی به كار اجرایی رفت...».
و در رابطه با نقش استاد مطهری چنین می نویسد (مجله سروش، یادنامه شهید مطهری، اردیبهشت 1362): «طبعا چون امام حرف ها را برای ایشان زده بودند، مرجع برای ما ایشان بودند. بیشتر نص امام را از ایشان بایست می شنیدیم... ایشان بیشتر از ما مسائل فكری برایشان مطرح بود تا عملی و در گذشته هم این طوری بود. در شورای انقلاب هم این طوری بود. خیلی مواظب بود كه خطوط انحرافی فكری كه آن روز در جامعه ما وجود داشت و سر و صدا هم زیاد داشت. اینها در شورای انقلاب راه پیدا نكنند».
در پیام 22 دی 1357 امام تشكیل شورای انقلاب بدین گونه اعلام شد (صحیفه نور، ج 4، صص 208 - 207 - 22/10/1357). «... به موجب حق شرعی و براساس رأی اعتماد اكثریت قاطع مردم ایران كه نسبت به این جانب ابراز شده است در جهت تحقق اهداف اسلامی ملت، شورایی به نام شورای انقلاب اسلامی مركب از افراد با صلاحیت و مسلمان و متعهد و مورد وثوق، موقتا تعیین شده و شروع به كار خواهند كرد. اعضای این شورا در اولین فرصت مناسب معرفی خواهند شد. این شورا موظف به انجام امور معین و مشخصی شده است از آن جمله مأموریت دارد تا شرایط تأسیس دولت انتقالی را مورد بررسی و مطالعه قرار داده و مقدمات اولیه آن را فراهم سازد.

ب - فعالیت های شورای انقلاب پس از پیروزی:
از اولین روز ورود امام بحث های مهمی از قبیل تشكیل دولت، تشكیل مجلس، ایجاد مجلس مؤسسان [خبرگان] در این شورا مطرح شد.
در اولین گام، شورا، مهندس بازرگان را به عنوان نخست وزیر دولت موقت پیشنهاد و امام نیز ایشان را منصوب كردند. بعد از پیروزی انقلاب در 22 بهمن 1357 شورای انقلاب و دولت موقت تحت لوای رهبری امام و مشروعیت حاصله از حمایت های مردمی، زمام امور را به دست گرفتند. دومین تصمیم مهم شورای انقلاب، تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت 1358، بود. شورای انقلاب، ملی شدن بانك ها، سامان بخشیدن به دادگاه های انقلاب، برگزاری همه پرسی در رابطه با نظام جمهوری اسلامی، بررسی پیش نویس قانون اساسی و انتشار آن در جراید، تصویب قانون شوراهای محلی، تصویب ملی شدن صنایع بزرگ، تصویب آیین نامه مجلس خبرگان و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی و ... را انجام داد.
آیت الله طالقانی، چهره محبوب مردمی و دومین رئیس شورای انقلاب در 19 شهریور همان سال درگذشت (اولین رئیس شورای انقلاب استاد شهید مطهری كه در شب یازدهم اردیبهشت همان سال توسط گروهك فرقان به شهادت رسید).
به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریكا در 13 آبان 1358 دولت بازرگان فردای آن روز استعفای خود را تسلیم امام كرد. شورای انقلاب بیانیه مهمی خطاب به ملت صادر كرد و یادآور شد كه مصمم است در فرصت محدودی، برگزاری همه پرسی درباره قانون اساسی، انتخابات مجلس شورای ملی و ریاست جمهوری و... را به انجام برساند. متعاقب این بیانیه اعلام شد كه شورا تركیب تازه ای خواهد داشت و با ادغام دولت در شورا اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملكت بدین ترتیب تقسیم كار شد.
«خامنه ای ؛ دفاع و پاسداران - هاشمی رفسنجانی؛ وزارت كشور - باهنر؛ آموزش و پرورش - مهدوی كنی؛ كمیته و دادگستری - بهشتی؛ جهاد سازندگی - بنی صدر؛ وزارت امور خارجه - معین فر؛ نفت - حبیبی؛ آموزش عالی - عزت الله سحابی؛ برنامه و بودجه - میناچی؛ ارشاد ملی - قدوسی؛ دادگاه انقلاب»
این افراد فعالیت های خود را آغاز نموده و در مدت كوتاهی نسبتا موفق شدند بر خلأ سیاسی موجود فایق آیند.
همه پرسی قانون اساسی در 12 آذر 1358 و متعاقب آن انتخابات ریاست جمهوری در بهمن 1358 برگزار شد و مجلس شورای اسلامی در 7 خرداد 1359 افتتاح گردید.

ج - پایان كار شورای انقلاب :
با شروع كار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهادها، مسؤولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسید. لذا در 12 تیر 1359 آیت الله بهشتی اعلام كرد: «مسؤولیت شورای انقلاب دو هفته دیگر پایان می یابد». سپس آخرین جلسه شورا در 26 تیر 1359 برگزار شد. دكتر حسن حبیبی سخنگوی شورای انقلاب، در آخرین مصاحبه خود گفت: «امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و كامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، كار شورای انقلاب كه تاكنون وظیفه قانونگذاری را بر عهده داشت نیز به پایان رسید».
آخرین اعضای شورا عبارت بودند از آیت الله بهشتی، آیت الله خامنه ای، آیت الله موسوی اردبیلی، دكتر محمد جواد باهنر، آیت الله هاشمی رفسنجانی، دكتر حسن حبیبی، دكتر عباس شیبانی، مهندس مهدی بازرگان، مهندس عزت الله سحابی، صادق قطب زاده، مهندس علی اكبر معین فر و ابوالحسن بنی صدر.

کابینهٔ موقت شورای انقلاب
رؤسا
ر. رئیس نوبت ریاست ر. رئیس نوبت ریاست
۱ مطهری اولین رئیس ۳ بهشتی سومین رئیس
۲ طالقانی دومین رئیس ۴ بنی‌صدر چهارمین رئیس
وزیران
ر. وزیر وزارت‌خانه ر. وزیر وزارت‌خانه
۱ باهنر آموزش‌وپرورش ۱۰ قزوینی راه وترابری
۲ قندی ارتباطات ۱۱ احمدزاده صنایع ومعاون
۳ نمازی اقتصاد ۱۲ حبیبی علوم
۴ بنی‌صدرقطب‌زاده امورخارجه ۱۳ میناچی ارشاد
۵ صدر بازرگانی ۱۴ فروهر کار
۶ سامی بهداشت ۱۵ هاشمی کشور
۷ شیبانی کشاورزی ۱۶ کتیرایی مسکن
۸ مهدوی کنی دادگستری ۱۷ معین‌فر نفت
۹ خامنه‌ای دفاع ۱۸ تاج نیرو
تعداد بازدید از این مطلب: 125
موضوعات مرتبط: خبر و رسانه , ,
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


نویسنده :
تاریخ : شنبه 13 دی 1393
نظرات

میلاد رسول اکرم,بر تمام مسلمانان مبارک باد.

 

 

میلاد رسول اکرم

 


میلاد رسول اکرم- روز هفتم فرا رسید.«عبد المطلب‏»،براى عرض سپاسگزارى به درگاه الهى گوسفندى کشت و گروهى را دعوت نمود و در آن جشن با شکوه،که از عموم قریش‏دعوت شده بود،نام فرزند خود را«محمد»گذارد.وقتى از او پرسیدند:چرا نام فرزند خود را محمد انتخاب کردید،در صورتى که این نام در میان اعراب کم سابقه است؟گفت:خواستم که در آسمان و زمین ستوده باشد.

 

 

درباره‏ میلاد رسول اکرم  «حسان بن ثابت‏»شاعر رسول خدا چنین مى‏گوید:

 


فشق له من اسمه لیجله فذو العرش محمود و هذا محمد
آفریدگار،نامى از اسم خود براى پیامبر خود مشتق نمود.از این جهت(خدا) «محمود»(پسندیده)و پیامبر او«محمد»(ستوده)است و هر دو کلمه از یک ماده مشتقند و یک معنى را مى‏رسانند.


قطعا،الهام غیبى در انتخاب این نام بى‏دخالت نبوده است.زیرا نام محمد،اگر چه در میان اعراب معروف بود،ولى کمتر کسى تا آن زمان به آن نام نامیده شده بود.طبق آمار دقیقى که بعضى از تاریخ نویسان بدست آورده‏اند،تا آن روز فقط شانزده نفر به این اسم نامگذارى شده بودند.

 

چنانکه شاعر درباره میلاد رسول اکرم می گوید:

ان الذین سموا باسم محمد من قبل خیر الناس ضعف ثمان 

کسانى که به نام محمد،پیش از پیامبر اسلام نام گذارى شده بودند،شانزده نفر بودند.

میلاد رسول اکرم-ناگفته پیداست که:هر چه مصداق یک لفظ کمتر باشد،اشتباه در آن کمتر خواهد بود و چون کتابهاى آسمانى،از نام و نشان و علایم روحى و جسمى او خبر داده بودند،باید علایم آن حضرت آنچنان روشن باشد که اشتباه در آن راه پیدا نکند.یکى از آن علایم، نام آن حضرت است.باید مصداق آن به قدرى کم باشد،که راه هر گونه تردیدى را در تشخیص پیامبر گرامى از بین ببرد.مخصوصا هنگامى که بقیه اوصاف و علائم وى ضمیمه نام او گردد.در این صورت،بطور واضح کسى که انجیل و تورات از ظهور او خبر داده است،به خوبى شناخته خواهد شد.

 

 

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 

 

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 



اشتباه خاورشناسان در میلاد رسول اکرم

 


میلاد رسول اکرم-قرآن مجید،رسول گرامى را به دو و یا چند نام معرفى مى‏کند. در سوره‏هاى آل عمران و محمد و فتح و احزاب،در آیه‏هاى 138 و 2 و 29 و 40،او را به نام‏«محمد»و در سوره‏«صف آیه 6»به نام‏«احمد»خوانده است.علت داشتن دو نام اینست که:مادر رسولخدا،پیش از جدش،نام او را«احمد»گذارده بود،چنانکه در تاریخ منعکس است. بنابراین،آنچه را بعضى از خاورشناسان در مقام اعتراض گفته‏اند که:«انجیل‏»،به تصریح قرآن،در سوره‏«صف آیه 6»،ظهور پیامبرى را بشارت داده است که نام او احمد است نه محمد،و شخصى که مسلمانان به رهبرى او معتقدند،نام او«محمد»است نه احمد،بى اساس است. زیرا قرآنى که پیامبر ما را به نام‏«احمد»معرفى نموده است،در چند جا او را به نام‏«محمد»خوانده است.اگر مدرک آنها براى تعیین نام این پیامبر،قرآن مجید باشد(چنانکه همانست)،قرآن او را به هر دو اسم نامیده،و او را در جائى به نام محمد و در جاى دیگر«احمد»معرفى نموده است.

 

 

 

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 

 

اخلاق خانوادگی رسول اکرم

در ارتباط با مقاله میلاد رسول اکرم

 

در اخلاق حضرت محمد , همين بس كه با آن جلالت و موقعيتى كه به سلاطين نامه دعوت مى نوشت در خانه , تا حد امكان كارش را شخصا انجام مى داد.

اهل سيره نوشته اند : پيامبر خدا در خانه خويش خدمتكار اهل خود بود , گوشت را تكه تكه مى كرد و بر سفره غذاى حقيرانه مى نشست و انگشتان خويش را مى ليسيد , بز خود را مى دوشيد و لباس خود را وصله مى نمود و بر شتر خود عقال مى زد و به ناقه خود علف مى داد , با خدمتكار منزل آرد را آسياب مى كرد و خمير مى ساخت.

ابن شهر آشوب در كتاب مناقب , (ج 1, ص 146) روايت كرده كه :
رسول خدا (ص) كفش خود را وصله مى زد , پوشاك خويش را مى دوخت , در منزل را شخصا باز مى كرد , گوسفندان و شترها را مى دوشيد و به هنگام خسته شدن خادمش در دستاس كردن به كمك او مى شتافت و آب وضوى شبش را خود تهيه مى كرد. و در همه كارها به اهل خانه كمك مى كرد. لوازم خانه و زندگانى را به پشت خود از بازار به خانه مى برد.
گاه اتفاق مى افتاد كه حضرت خانه خويش را نظافت مى كرد و جارو مى كشيد و خود مكرر مى فرمود : كمك به همسر و كارهاى منزل , صدقه و احسان در راه خدا محسوب مى شود.

از عايشه نقل شده كه گفته است : محبوب ترين كارها نزد رسول خدا (ص) خياطى بود.
پيامبراكرم (ص) با همه عظمت و موقعيت ممتازش در منزل كار مى كرد. و به نگهدارى و پرستارى از كودكان مى پرداخت. 
عايشه همسر آن حضرت مى گويد : وقتى خلوت مى شد , پيامبر لباس خود را مى دوخت و كفش خويش را وصله مى كرد.

 

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 

على(ع) بيش از سى سال عمر خود را با رسول خدا (ص) سپرى كرده و شناساترين فرد به رسول خدا بوده و از اخلاق داخلى و خارجى حضرتش اطلاع دقيق داشته , امام حسين(ع) مى فرمايد :
سإلت إبى عن مدخل رسول الله صلى الله عليه و آله فقال :
كان دخوله فى نفسه مإذونا فى ذلك, فاذا آوى الى منزله جزإ دخوله ثلاثه اجزإ, جزءا لله و جزءا لا هله و جزءا لنفسه. ثم جزء جزئه بينه و بين الناس فيرد ذلك بالخاصه على العامه و لا يدخر عنهم عنه شيئا....

از پدرم در مورد امور رسول خدا (ص) در داخل خانه سوال كردم , فرمودند :
وقتى به خانه اش مى رفت , اوقاتش را سه قسمت مى كرد : يك قسمت براى خدا و يك قسمت براى خانواده اش و يك قسمت براى خودش , آن گاه قسمت خودش را نيز ميان خود و مردم تقسيم مى كرد و آن را براى بستگان و بزرگان صحابه (كه در منزلش به خدمت او مى رسيدند) قرار مى داد و ذره اى از امكانات خود را از آنان دريغ نمى نمود (بلكه آن چه امكان داشت در حقشان انجام مى داد.)

حضرت در مورد امورى كه به شخص او مربوط مى شد , خشمگين نمى شد. تنها براى خدا , آن گاه كه حرمت هاى الهى شكسته مى شد , غضب مى كرد. يكى از همسران آن حضرت مى گويد : وقتى رسول خدا (ص) غضب مى كرد به جز على (ع) كسى را ياراى سخن گفتن با حضرتش نبود

علاوه بر همسران , همنشينان روزانه پيامبر (ص) عبارت بودند از فاطمه و شوهر و فرزندانش و به گواهى تاريخ و روايات فراوان , علاقه پيامبر خاتم (ص) به آن ها قابل قياس با ديگر كسان و نزديكان حضرت نبود. به موجب روايتى كه عايشه نقل كرد , هر گاه فاطمه (س) بر پدر وارد مى شد رسول خدا (ص) جلوى پاى دخترش بلند مى شد و او را مى بوسيد و در جاى خود مى نشانيد.

در عروسى فاطمه (س) زنان مسرور بودند و اظهار شادمانى مى كردند و سرود مى خواندند و مى گفتند : ابوها سيد الناس.
رسول خدا (ص) فرمود : بگوييد و بعلها ذو الشده الباس.

و اين مصراع چون در مدح حضرت اميرالمومنين (ع) بود , با آن كه رسول خدا خواسته بود بانوان بگويند اما عايشه , زنان را منع كرد از اضافه كردن اين مصراع. پيامبر(ص) متوجه موضوع شد و فرمود : عايشه عداوت ما را ترك نمى كند!

روزى رسول اكرم (ص) وارد اطاق عايشه شد مشاهده كرد كه تكه نانى روى زمين و زير دست و پا افتاده است آن را برداشته و خورد و سپس فرمود : اى حميرا ! مجاورت نعمت هاى الهى را بر خويشتن گرامى دار تا هرگز نعمت هاى خداوندى از مردم دور نشوند.

 

 

اشعار زیبا برای میلاد رسول اکرم

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

 

گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند
عرشیان و فرشیان نام محمّد می‌برند
ولادت حضرت محمد بر شما مبارک

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد
گهی خندان گهی محو تماشا / چو می‌بیند خمِ ابروی احمد
خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

 

جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر
منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر
بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى
دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر . . .

 

میلاد رسول اکرم,میلاد حضرت رسول اکرم,تولد حضرت محمد,میلاد پیامبر,میلاد حضرت محمد

مـــــژده ایـــدل کــه مـهــیــن آیـت یــزدان آمــد

مــشــعــل راه هـدا خـتــم رســـولان آمـد

تـا زنـــده پـــرچـــم تــوحـیــد بـهـر بـــام و دری

بـهـر نــابـودی اصــنـــام شــتــابـان آمــد

مـسـلـمـیـن را بـده از قـول خــــداونـــد نــویـــد

اشــرف خـلـق جـهـان نـیـر تــابـــان آمـد

اسم تو نور امـید است و صفای سینه هاست

دین تو اسلام عشق است و بدور از کینه هاست

روز میـلادت شدم مست می عرفان تو

آیه شرع است و حق است، خط به خط قرآن تو . . .

امشب سخن ازجان جهان بایدگفت / توصیف رسول(ص) انس و جان باید گفت

در  شـــــام  ولادت دو  قــطب عالم / تبریک به  صــاحب الزمان (عج) باید گفت . . .

گوش کن هفت آسمان در شور و حالی دیگرند

عرشیان و فرشیان نام محمّد می‌برند

ولادت حضرت محمد بر شما مبارک

محمّد وارث پیغمبران است / که او سلطانِ شهرِ دلبران است

به حق فرمود حق لایزالی / محمّد علت خلقِ جهان است . . .

میلاد خاتم پیامبران بر شما مبارک

دو چشمِ آمنه بر روی احمد / گره خورده دلش بر موی احمد

گهی خندان گهی محو تماشا / چو می‌بیند خمِ ابروی احمد

خجسته میلاد پیامبر اکرم مبارک باد

جهان را حق به عشقش آفریده / وجودش کلِ هستی را خریده

بگویم از مه رویِ محمّد / کسی زیباتر از او را ندیده . . .

جهان سرسبز و خرم گشت از میلاد پیغمبر

منور قلب عالم گشت از میلاد پیغمبر

بده ساقى مى باقى که غرق عشرت و شادى

دل اولاد آدم گشت از میلاد پیغمبر . . .

مژده که میلاد شه خاتم است

عید سعید نبى اکرم است

مژده که مسرورى عالم رسید

خرمى عالم و آدم رسید . . .

خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست

بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست

در آسمان دلبری و آستان عشق

نور جمال دلبر ما را مثال نیست . . .

 

نورعترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) تهنیت باد

صادق که اساس دین ازاو شد معمور
بودند ملایک پی امرش مامور
میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت مبارک باد

میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع)بر شما تبریک وتهنیت باد

ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر
خدا نمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام و نبی اکرم (ص) مبارک

هفده ربیع الاول، سالروز طلوع خورشید پرفروغ آسمان علم الهى و برگیرنده نقاب از چهره حقایق، امام جعفر صادق علیه السلام بر همه مسلمانان عالم مبارک باد!

دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
میلاد نبی اکرم(ص) مبارک

ماه فرو ماند از جمال محمد
سرو نباشد به اعتدال محمد
قدر فلک را کمال و منزلتى نیست
در نظر قدر با کمال محمد
میلاد نور مبارک

حق چو دید آن نور مطلق در حضور
آفرید از نور او صد بحر نور
آفرینش را جز او مقصود نیست
پاک دامن تر زاو موجود نیست
میلاد نبی اکرم (ص) و امام صادق(ع)گرامی باد

ای چراغ دانشت گیتی فروز
تا قیامت پیشتاز علم روز
آفرینش را کتاب ناطقی
اهل بینش را امامِ صادقی
ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک

از مکه فروغ ایزدی پیدا شد
سر چشمه فیض سرمدی پیدا شد
در هفدهم ربیع از دخت وهب
نو دسته گل محمدی پیدا شد

به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر
پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد.

ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد
شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد
همه شادی نمایید که میلاد نبی شد
جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد

دلا میلاد ختم المرسلین است
فروغ آسمانی در زمین است
محمد (ص) مهر ظلمتْ سوز آمد
شب یلدای ما را روز آمد

بهار بی خزان، روی محمد
بهشت جاودان، کوی محمد
معطر ساخت گلزار جهان را
شمیم تار گیسوی محمد

میلاد جامع علم و عمل و عبادت ، پرچم دار شاهراه ولایت علوى، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گرامى باد!

صدای بال و پر جبرئیل می آید
شب است و ماه به آغوش ایل می آید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل می آید
لباس خاطره را از حریر
عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید
نگاه آمنه از این به بعد می خندد
چرا که معجزه ای بی بدیل می آید
میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد


.

.



.

.

.
 
چون از افق برآمد، نور امام صادق

شد صبح عالم آراش، بر شام تیره فائق . . .

.

.

.


خورشید، محمد است و صادق ماه است / خورشید همیشه با قمر همراه است

یعنی که ولادت امام صادق / در روز ولادت رسول الله است



.

.

.


به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر

پسر چه گویم که به خلق، خدا عطا کرده پدر

میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد. . .

.

.

.



دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است / تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است . . .؟

میلاد نبی اکرم مبارک




.

.

.


ز آسمان دل من خورشید و مه برآمد / شب میلاد احمد(ص) با پور حیدر آمد

همه شادی نمایید که میلاد نبی شد / جلوه ی نور صادق ز بعدش منجلی شد . . .

.

.


.


رسول خدا-ص:

بهترین درخواست از خدا، "عافیت دین و دنیا” است.

.

.

.

خدایا تو را سوگند میدهیم به دو مولود نورانی امشب

که سلامت دین و دنیا را به همه ی ما عطا بفرمایی . . .

.

.

.

ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست / در نظر قدر با کمال محمد. . .

میلاد نور مبارک

.

.

.



صادق که اساس دین ازاو شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور

میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت

مبارک باد

.

.

.



ای ششم پیشوای اهل ولا / خلق را رهبری به دین هدی

پای تا سر خدانمایی تو / هم ز سر تا بپای صدق و صفا

ولادت امام جعفر صادق و نبی اکرم مبارک

.

.

.


میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق-ع بر شما تبریک وتهنیت باد . . .

.

.

.


با محمّد برتر از آنی که اندر وصف آیی / تالی قرانیِ و هموزن آن ثِقل ثقیلی

میلاد نبی اکرم گرامی باد . . .

.

.

.



بلغ العلی بکماله / کشف الدجی بجماله

حسنت جمیع خصاله / صلوا علیه و آله . . .

.

.

.



حق چو دید آن نور مطلق در حضور/ آفرید از نور او صد بحر نور

آفرینش را جز او مقصود نیست/ پاک دامن تر زاو موجود نیست

میلاد نبی اکرم گرامی باد . . .

.

.

.


ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست / در نظر قدر با کمال محمد



به آمنه بنت وهب، خدا عطا کرده پسر / پسر چه گویم که به خلق،خدا عطا کرده پدر

میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد

.

.

.

صادق که اساس دین ازاو شد معمور / بودند ملایک پی امرش مامور

میلاد ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و نبی اکرم نور هدایت مبارک باد

میلاد نبی اکرم بهانه خلقت و قرآن ناطق، امام صادق(ع)بر شما تبریک وتهنیت باد



از مکه فروغ ایزدی پیدا شد / سر چشمه فیض سرمدی پیدا شد

در هفدهم ربیع از دخت وهب / نو دسته گل محمدی پیدا شد . . .







دلا میلاد ختم المرسلین است / فروغ آسمانی در زمین است

محمد (ص) مهر ظلمتْ سوز آمد / شب یلدای ما را روز آمد . . .






بهار بی خزان، روی محمد / بهشت جاودان، کوی محمد

معطر ساخت گلزار جهان را / شمیم تار گیسوی محمد . . .


 



میلاد جامع علم و عمل و عبادت ، پرچم دار شاهراه ولایت علوى

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام گرامى باد . . .








.


ای چراغ دانشت گیتی فروز /  تا قیامت پیشتاز علم روز

آفرینش را کتاب ناطقی  /  اهل بینش را امامِ صادقی

ولادت امام جعفر صادق علیه السلام مبارک . . .





ماه فرو ماند از جمال محمد / سرو نباشد به اعتدال محمد

قدر فلک را کمال و منزلتى نیست / در نظر قدر با کمال محمد. . .

میلاد نور مبارک




صدای بال و پر جبرئیل می آید / شب است و ماه به آغوش ایل می آید

لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد / که ساقی از طرف سلسبیل می آید

لباس خاطره را از حریر عشق بدوز / حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید

نگاه آمنه از این به بعد می خندد / چرا که معجزه ای بی بدیل می آید

میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد

تعداد بازدید از این مطلب: 141
برچسب‌ها: ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ولادت رسول اکرم , همه زندگیم , اسد سرخی , بزرگداشت , ولادت , ,
موضوعات مرتبط: خبر و رسانه , ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


نویسنده :
تاریخ : شنبه 6 دی 1393
نظرات
سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی

سواد آموزی به توفیق فرمان امام خمینی (ره) از یك حركت محدود فرهنگی، به نهضتی فراگیر تبدیل شد و از آن پس در شمار مقدس ترین آرمانهای انقلاب اسلامی در آمد.

به حتم، چنین آرمان مقدسی، شایستگی آن را دارد كه در كنار مهم ترین اهداف و برنامه های معجزه قرن، یعنی انقلاب شكوهمند اسلامی بنشیند و سطری طلایی در كارنامه نهضت اسلامی در جهان معاصر باشد.

نیاز به توصیه و توجیه نیست؛ زیرا همگان می دانند كه آموختن تنها دستاویز انسان در سراشیب نشناختن و ندانستن است. اما همتی بلند می خواهد و توفیقی مدام.

در دین و آیینی كه تعلیم و تعلم، عبادت است، جستجوی دانش، فریضه و عالم ارجمندترین كس در میان مردم است، محرومیت از خواندن و نوشتن، بخشودنی نیست.

اولین كلمه و نخستین فرمان آخرین كتاب آسمانی، امر به خواندن است. چنین كتابی و چنان آیینی، مسلمانی را كه نخواند و ننویسد، سرزنش می كند.

آموزاندن، بهایی بود كه پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) برای آزادی اسیران جنگ بدر مقرر فرمود، و آموختن، هنری است كه همه توانایی ها و هنری های دگر، از آن می جوشد و سر برمی آورد. راست است كه از دانایی می خیزد و دانستن، توانستن می آفریند.

تشكیل نهضت مقدس سوادآموزی، اقتضای روح و مرام انقلاب اسلامی بود و اگر چنین نبود، جای هزار شگفتی و تاسف بود. به یمن فرمان امام خمینی (ره) پایه و اساس نهضتی گذارده شد كه در هر گام، طاغوتی را شكست و در هر مرحله توفیقی به چنگ آورد. هر سرزمینی كه به تصرف این قیام ستودنی، در می آید، بر بام آن پرچم فخر و برازندگی افراشته می شود و چراغ سعادت و بالندگی افروخته تر می گردد.

رهبران و كوشندگان این نهضت را سپاس می گوییم و توفیق بیشتر آنان را از خداوند خواستاریم. به جا و شایسته است كه هدف ها و رسالت والای نهضت سوادآموزی مورد توجه و دقت قرار گیرد.

این هدف ها در پیام تاریخی امام امت كه روز هفتم دی ماه سال 1358 به این مناسبت صادر فرمودند، بین شده است.

 

 

 

 

 

 

 

متن پیام امام به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 ن * و القلم و مایسطرون (قرآن كریم)

 ملت شریف ایران! شما می دانید كه در رژیم گذشته آنچه كه بر ملت مبارز ایران سایه افكنده بود، علاوه بر دیكتاتوری و ظلم، تبلیغات بی محتوی و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود، ملتی كه در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود می شد كه در اوج ترقی است. از جمله حوایج اولیه برای هر ملت كه در ردیف بهداشت و مسكن، بلكه مهمتر از آنها است، آموزش برای همگان است.

مع الاسف كشور ما وارث ملتی است كه از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اكثر افراد كشور ما از نوشتن و خواندن برخودار نیستند، چه رسد به آموزش عالی. مایه بسی خجلت است كه در كشوری كه مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می كند كه طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبدیل كنیم و اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته كننده برای مبارزه با بیسوادی بطور ضربتی و بسیج عمومی قیام كنیم تا انشاء الله در آینده نزدیك، هر كس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران با سواد برای یاد دادن بپاخیزید و وزارت آموزش و پرورش با تمام امكانات بپا خیزد و از قرطاس بازی و تشریفات اداری بپرهیزد و برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن بركنید.

تعلیم و تعلم عبادتی است كه خداوند تبارك و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است. ائمه جماعات شهرستانها و روستاها مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تكایا، با سوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی، اعضای با سواد خانواده اعضای بیسواد را تعلیم كنند و بیسوادان از این امر سرپیچی نكنند.

من از ملت عزیز امید دارم كه با همت والای خود، بدون فوت وقت، ایران را به صورت مدرسه ای درآورند و در هر شب و روز در اوقات بیكاری، یكی دو ساعت را صرف این عمل شریف نمایند.

بپا خیزید كه خداوند متعال با شما است. از خداوند تعالی سعادت و سلامت و رفاه ملت شریف را خواستارم.

و السلام علیكم و رحمت الله و بركاته
روح ا… موسوی الخمینی

تعداد بازدید از این مطلب: 132
برچسب‌ها: سسسالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , الروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , الروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سسسالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , الروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , الروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , سالروز نهضت سواد آموزی به فرمان امام خمينی , همه زندگیم , اسد سرخی , فرمان امام , امام خمینی , ,
موضوعات مرتبط: خبر و رسانه , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


نویسنده :
تاریخ : دو شنبه 1 دی 1393
نظرات
میلاد حضرت عیسی(ع)
نویسنده : نامشخص ، صفحه 27

چهارشنبه

4 دی 1387

25 ذیحجه 1429

24. Dec. 2008

ـ زلال وحی

ـ یک جرعه آفتاب

ـ اشاره

ـ چراغ راه

ـ گفتار مجری

ـ زلال قلم

ـ شعر

ـ کوتاه و گویا

ـ شعر

ـ کوتاه و گویا

ـ آورده اند که ...

ـ نظر شما چیه؟

ـ نظر ما اینه ...

ـ کتابستان

زلال وحی

«یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِّنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ؛ ای مریم، خداوند بشارت می دهد تو را به کلمه ای از خود که اسم او مسیح عیسی بن مریم است، فردی آبرومند در دنیا و آخرت و از مقربان درگاه الهی.» [1]

درس های لطیفی که این آیه شریفه می دهد:

1. از اعجاز حامله شدن حضرت مریم(ع) بدون اینکه هرگز شوهری انتخاب کرده باشد.

2. «مسیح» بودن وجود مقدس حضرت عیسی(ع).

3. خوانده شدن عیسی(ع) به نام مادر، چون پدری نداشت و به نام مبارک «عیسی بن مریم».

4. وجاهت آن پیامبر بزرگ الهی در دنیا و آخرت، علی رغم اتهام ناروایی که یهودیان متعصب به مادر مقدسش می زدند.

5. بیان مقرب درگاه الهی بودن حضرت مسیح(ع) در آخرت است که این بالاترین مقامی است که خداوند معدودی از خواص بندگان خویش را می دهد و تصور آن، برای مؤمنین معمولی به هیچ وجه ممکن نیست.[2]

همچنین در آیات زیر درباره حضرت عیسی(ع) پرداخته شده است.

آل عمران: 45 ـ 58؛ مریم: 16 ـ 34؛ بقره: 87 ـ 253؛ مائده: 110 ـ 118؛ صف: 6 و 14؛ حدید: 27؛ توبه: 30؛ نساء: 157 ـ 159.

یک جرعه آفتاب

حضرت عیسی(ع):

«خادِمی یَدایَ ودابَّتی رِجلایَ وفِراشِی الْأرضُ ووِسادِی الحَجَرُ ودِفئی فِی الشِّتاءِ مَشارِقُ الْأرضِ ... أبیتُ ولَیسَ لی شَیءٌ وأصبحُ ولَیسَ لی شیءٌ ولَیسَ عَلی وَجهِ الْأرضِ أحَدٌ أغنی مِنّی؛ خدمتکار من دو دست من است و مرکبم دو پای من و بسترم زمین و بالشم سنگ و گرمابخشم در زمستان مکان های آفتاب گیر ... شب و روز خود را با ناداری سپری می کنم و با این حال روی زمین، هیچ کس توانگرتر و بی نیازتر از من نیست».[3]

امام علی(ع) درباره حضرت عیسی(ع) فرمود:

«وَلا مالٌ یَلفِتُهُ ولا طَمَعٌ یُذِلُّهُ دابَّتُهُ رِجلاهُ و خادِمُهُ یَداهُ؛ نه مال و ثروتی داشت که او را به خود مشغول کند و نه طمعی که به خواری اش اندازد؛ مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دستش».[4]

حضرت عیسی(ع):

«الدُّنیا قَنطَرَهٌ فاَعبُروها ولا تَعمُرُوها؛ دنیا پل است؛ از آن بگذرید و آبادش مسازید».[5]

حضرت عیسی(ع):

«بِحَقٍّ أقولُ لَکُم: إنَّ الْأجرَ مَحروصٌ عَلَیهِ ولا یُدرِکُهُ إلاّ مَن عَمِلَ لَهُ؛ راست می گویمتان: همه خواهان مزدند و تنها کسی به آن می رسد که برای آن کار کند».[6]

حضرت عیسی(ع):

«طُوبی لِلَّذینَ یَتهَجَّدونَ مِن اللَّیلِ، اُولئِکَ الّذینَ یَرِثونُ النُّورَ الدّائِمَ؛ خوشا آنان که پاسی از شب را به عبادت می گذرانند؛ آنان کسانی اند که نوری ماندگار به ارث می برند».[7]

حضرت عیسی(ع):

«اِنَّ الشَجَرَةَ لا تَکمُلُ إلاّ بِثَمَرةٍ طَیِّبَةٍ کَذلِکَ لا یَکمُلُ الدِّینُ إلاّ بِالتَّحَرُّجِ عَنِ المَحارِم؛ درخت کامل نمی شود مگر با میوه ای گوارا. همچنین دین داری کامل نمی شود مگر با دوری از حرام ها».[8]

حضرت عیسی(ع):

«اِیّاکُم والنَّظرةَ فَاِنَّها تَزرَعُ فِی القُلُوبِ الشّهوَةَ وَکَفی بِها لِصاحِبِها فِتنةً؛ زنهار از نگاه [بد] که بذر خواهش را در دل می افشاند، و نگاه کننده را همین فتنه بس است».[9]

حضرت عیسی(ع):

«طُوبی لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئِکَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القِیامَةِ؛ خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم؛ اینان در روز قیامت مقربان اند».[10]

اشاره

معجزه یک تولد

حمید رحمانی

حضرت عیسی بن مریم(ع) یکی از پیامبران اولوالعزم است که هم تولد و هم زندگی و هم پایان کار او، همراه با معجزه بوده است. او با اراده خداوند، بدون داشتن پدر، از مادری پاکدامن و موحد به نام مریم به دنیا آمد.

خلقت عیسی(ع) برخلاف سنت جاری در بشر است؛ چراکه هر فرزندی دارای پدر و مادر است، ولی او بدون پدر به دنیا آمد. همین مسئله باعث شد که از این شگفتی و معجزه بپندارند که او مخلوق نیست. اما قرآن بر این پندار خط بطلان کشیده و فرموده است:

«إِنَّ مَثَلَ عِیسَی کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ؛ آفرینش عیسی برای خداوند چون آفرینش آدم است که او را از خاک آفرید. سپس به او گفت: موجود شو! بی درنگ موجود شد».[11]

مسیحیان می گفتند: عیسی پسر خداست، یا می گفتند: عیسی خداست، و یا می گفتند: یکی از اقانیم ثلاثه است؛ اما قرآن کریم که خود معجزه بزرگ الهی است، با استدلالی ساده و درخور فهم و در عین حال قوی و استوار، عیسی(ع) را با آدم مقایسه کرده، تا شاید مسیحیان اندیشمند بیدار شوند و با این مقایسه، حکم کنند که اگر پدر نداشتن موجب خدا بودن یا فرزند خدا بودن است، نداشتن پدر و مادر که امتیازی بزرگ تر است، به طریق اولی، موجب خدا بودن یا فرزند خدا بودن آدم است. در حالی که تاکنون، هیچ کس آدم را خدا یا فرزند خدا ندانسته است.[12]

معجزه های آن حضرت در اول زندگی اش بسیار بوده است. مانند: تکلم در دوران نوزادی، شفا دادن افراد نابینا و بیمار، زنده کردن مردگان و سایر موارد که همه به فرمان و اراده خداوند به وقوع می پیوسته است.

رسالت عیسی(ع)

عیسی(ع) در عصری پرآشوب و آشفته و مملو از ظلم و ستم ظهور کرد؛ عصری که نیاز به یک رهبر آسمانی که مردم منحرف را اصلاح و از بدبختی ها و گمراهی ها نجات بخشد، کاملاً احساس می شد.

حضرت عیسی(ع) رسالت خویش را اعلام داشت و مردم را به تقوا، خداپرستی و دعوت به حق فراخواند. آن حضرت در نجات بخشیدن یهود و نابود کردن ریشه های انحراف آنان، رنج ها برد و فداکاری ها کرد. بنابر فرموده قرآن، او خطاب به بنی اسرائیل می گفت: «ای بنی اسرائیل! خداوند را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید. هر کس به خداوند شرک بورزد، بهشت بر او حرام می شود و سرانجام او دوزخ است».[13]

آن حضرت با خرافه ها و تحریف هایی که در دین حضرت موسی(ع) به وجود آمده بود مبارزه کرد. اما پیشوایان یهود که با آمدن حضرت عیسی(ع) مقام و جایگاه خود را از دست رفته می پنداشتند، از رسالت او بیمناک بودند، علیه او فتنه انگیزی می کردند. سرانجام مصمم شدند آن حضرت را به قتل برسانند. اما خداوند او را از نظر آنان پنهان نگاه داشت و آنان فرد دیگری را که با حضرت عیسی(ع) شباهت یافته بود، به اشتباه به دار آویختند و همچنان در اشتباه ماندند و گمان بردند که حضرت را به صلیب کشیده اند. این واقعیت در قرآن به صراحت ذکر شده است.[14]

وارثین ناخلف

اگر مسیحیت کنونی دینی تحریف شده، آغشته به خرافات و عقاید غیرمنطقی و غیرمعقول نبود، امروز کشورهای غربی این چنین دچار بحران های معنویت و تاریکی و جاهلیت مدرن نبودند. دوری از تعالیم و آموزه های وحیانی و متعالی مسیح(ع) و فقدان دیدگاه توحیدی ناب، باعث به وجود آمدن مکاتب گوناگون و فریبنده مادی و بشر ساخته شده است که هر کدام زخمی عمیق بر ایمان و اندیشه آن وارد کرده اند. می توان گفت که مشکلات امروز جهان غرب که دامن گیر جغرافیای عالم نیز شده است، ناشی از ترک آموزه های وحیانی مسیح(ع) و حاصل کژفهمی های پیروان اوست؛ به گونه ای که نزد آنان جایگاه و مفهوم عدالت با ظلم و ستم تغییر کرده است.

چراغ راه

امام خمینی(ره):

«منطق اینها منطق مسلسل است، منطق ما منطق سکوت! باید سکوت کنیم! چاره نیست! منطق آنها سیلی زدن است، منطق ما سیلی خوردن! به حضرت عیسی هم نسبت داده اند که یک وقت فرمود که اگر این طرف من سیلی بزنند، آن طرف [هم] سیلی [بزنند]! همچو حضرت عیسی را ما نمی خواهیم. حضرت عیسی نمی گوید همچو چیزی. این منطق تنبل هاست. حضرت عیسی پیغمبر اعظم است؛ آن کسی است که در مهدش شروع می کند به گفتن که من چه می کنم، اقامه صلات می کنم، چه می کنم. در مهد پیغمبرِ مبعوث بوده به حَسَب مثال قرآن. یک همچو موجودی حرف های تنبل ها را می زند؟! حرف های بی عرضه ها را می زند که اگر این طرف بزنند؟»[15]

«تمام زحماتی که انبیا کشیده اند، وقتی که ما کیفیت زندگی آنها را مطالعه کنیم؛ زندگی حضرت موسی، حضرت عیسی(ع) را و خصوصاً زندگی حضرت رسول اکرم و پیغمبر خودمان را اگر ملاحظه کنید و به تاریخ اسلام و به تواریخی که حکایت از اینها کردند و از زندگی شان کردند، مراجعه کنید، می فهمید که اینها تشکیل حکومت بعضی شان دادند، احکام حکومتی دارند، لکن خودشان وقتی به زندگی شان مراجعه کنید، می بینید که اصلاً مثل رؤسای جمهوری یا سلاطین این عالم اصلاً نبودند؛ یک شکل دیگر، یک وضع دیگر داشتند».[16]

«آقای پاپ باید به فکر ملت مسیح باشد، به فکر همه ملت های مستضعف باشد، به فکر آبروی مسیحیین باشد. این طور اشخاصی که به اسم مسیح دارند یک همچو کارهای خلاف مسیر مسیح را انجام می دهند، آقای پاپ باید اعلام کنند. به ملت امریکا اعلام کنند، به همه ملت مسیحیین اعلام کنند، و جنایات این را بشمارند، و اینها را معرفی کنند به ملت ها. همان طوری که ما نسبت به محمدرضا عمل کردیم که این را به مردم شناساندیم».[17]

پیام تبریک

«بسم الله الرحمن الرحیم

صلوات و سلام خدای بزرگ بر حضرت عیسی بن مریم روح الله و پیغمبر عظیم الشأن که مردگان را احیا و خفتگان را بیدار فرمود! صلوات و سلام خدای بزرگ بر مادر عظیم الشأنش مریم عذرا و صدیقه حورا، که با نفخه الهی چنین فرزند بزرگی را به تشنگان رحمت الهی تسلیم نمود! درود بر روحانیون و احبار و رهبانان که با تعالیم عیسی مسیح، نَفْس سرکشان را به آرامی دعوت می کنند! درود بر ملت آزاده مسیح، آنان که از تعالیم آسمانی عیسی روح الله برخوردارند!

من به اسم ملت مظلوم ایران از شما ملت مسیح می خواهم که در روزهای متبرک خود به ملت ما که گرفتار سلطان ستمکارند، دعا کنید و فرج آنان را از خدای بزرگ بخواهید. من از شما ملت بزرگ می خواهم که سران بعضی کشورهای مسیحی را که با قدرت شیطانی خود از شاه ستمگر پشتیبانی می کنند و ملتی را در زیر فشار ظلم خرد می کنند، هشدار دهید و آنان را به تعالیم حضرت مسیح آشنا کنید.

من از روحانیت مسیح می خواهم که سران بعضی کشورهای قدرتمند را نصیحت کنند و پشتیبانی آنان را از کسی که پشت به تعالیم آسمانی نموده، تقبیح نمایند. قرآن کریم، حضرت مسیح را به عظمت یاد نموده و حضرت مریم را تنزیه فرموده؛ بر ملت مسیح است که دِینْ خود را به ملت مسْلم ادا کنند. والسلام.[18]

شما ملت مسیح را نجات بدهید. نجات به این است که این اشخاصی که در ممالک بزرگ به اسم مسیح و به اسم مسیحیت این جنایات را می کنند، این برای مسیح(ع) خوب نیست، و مسیحیین مُشوَّه می شود وجهه شان. و من به شما آقای پاپ عرض می کنم که اگر عیسی مسیح امروز بود؛ کارتر را استیضاح می کرد. اگر عیسی مسیح بود ما را از چنگال این دشمن خلق و دشمن بشر نجات می داد. و شما نماینده ایشان هستید، و شما باید همان کاری که مسیح می کند بکنید...».[19]

زمان: 4 دی 1358 / 5 صفر 1400

مکان: قم

موضوع: وظایف و رسالت روحانیت مسیح و انتقاد از عملکرد و مواضع آنان.

مناسبت: میلاد حضرت مسیح(ع).

حضار: کشیش های مسیحی، آقایان: جیمی آلن، دال وایت (اسقف اتحادیه کشیشان)، چارلز چزارتی (معاون ریاست کلیسای امریکایی)، چارلز کامبل (معلم مرکز مطالعات ادیان جهان از دانشگاه هاروارد)، جان والش (از دانشگاه برنستون)، ویلیام گربی (از دانشگاه برنستون)، توماس اریکس (استادیار تاریخ خاورمیانه در دانشگاه جرج تاون)... .

«بسم الله الرحمن الرحیم

من متقابلاً ولادت عیسی مسیح را به همه ملت های مستضعف دنیا و به ملت مسیح و به مسیحیان هم میهن مان تبریک می گویم. عیسی مسیح همه چیزش معجزه بود. معجزه بود که از یک مادر باکره متولد شد. معجزه بود که در مهد سخن گفت. معجزه بود که برای بشر صلح و صفا و روحانیت آورد. همه معجزه، همه انبیا معجزه هستند، و همه برای ساختن بشر آمدند. همه می خواهند که بشر به راه مستقیم الهی سیر کند، و همه می خواهند که تمام افراد بشر را از این عالم به عالم بالا ببرند. و یک وظیفه هم روحانیین ملت ها دارند؛ روحانیین مسیح، روحانیون مسلم، روحانیون یهود، همه روحانیون و آن وظیفه تبعیت تام از پیغمبرها، و از آنهایی که آمدند برای تربیت بشر و برای صلح و صفا بین تمام افراد بشر. روحانیون در مرتبه اول واقع اند برای تحقق دادن به آرمان های انبیا که همان وحی الهی است. روحانیون یک وظیفه الهی دارند که این وظیفه الهی بالاتر از آن وظایفی است که سایر مردم دارند. یک مسئولیت الهی دارند. روحانیون مسئول اند در مقابل پیامبران و در مقابل خدای تبارک و تعالی. مسئول اند که تعلیمات انبیا را به مردم برسانند و دست مردم را بگیرند و از این گرفتاری هایی که دارند، نجات بدهند».

مسئولیت روحانیون مسیح

«مردم دنیا امروز مبتلا هستند به قدرت های بزرگ، و به قدرت هایی که شیطانی هستند و در مقابل انبیای بزرگ ایستادند و نمی گذارند تعلیمات انبیا تحقق پیدا بکند. روحانیت مسیح یک خصوصیت زیادی دارد، و آن اینکه قدرت های بزرگ مسیحی هستند، مدعی مسیحیت هستند و آن قدرت های بزرگ اند که در دنیا برخلاف تعلیمات خدای تبارک و تعالی که به همه انبیا تعلیم فرموده است و برخلاف تعلیمات عیسی مسیح عمل می کنند.

روحانیت مسیح موظف است به حسب تعلیمات مسیح، و به حسب تعلیم خدای بزرگ که با این قدرت هایی که برخلاف مسیر انبیا و برخلاف مسیر مسیح رفتار می کنند مبارزه معنوی بکنند. آنها را ارشاد بکنند به ملت مسیح. هدایت کنند ملت مسیح را که تبعیت از این قدرت هایی که بر ضد مسیح هست، نکنند».[20]

«حضرت عیسی(ع) که این اشخاصی که تابع او هستند خیال می کنند که حضرت عیسی فقط یک معنویاتی می گفته است، ایشان هم همین طور بوده؛ از اول بنا بوده بر اینکه معارضه کند. آن وقتی که متولد شده، تازه متولد شده است، می گوید که من کتاب آوردم. قرآن این را نقل می کند که تازه متولد شده بود، وقتی که مادرش به واسطه آن تهمت هایی که می زدند ناراحت بود؛ همچو که متولد شد، گفت که نه، غصه نخور اگر کسی آمد پیشت باهات صحبت بکند، تو بگو که من صایمم ـ و صایم بوده لابد ـ و بروید از آن بچه بپرسید. اینها آمدند، حضرت تازه متولد شده بود. آمدند بنا کردند به حضرت مریم حرف های نامربوط زدن. حضرت مریم هم اشاره کرد به او که بروید آنجا. گفتند: ما چه جور با این [بچه] تکلم کنیم؟ بعد ایشان شروع کرد که خدا به من کتاب داده است. ببینید چی می گوید! این مسئله کتاب دادن معلوم می شود یک مسائلی قبل از این است که ایشان متولد بشود».[21]

پیام [به پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیک های جهان (عدم نگرانی از قطع رابطه با امریکا)]

زمان: 25 فروردین 1359 / 28 جمادی الاول 1400

«بسم الله الرحمن الرحیم

عالی جناب پاپ، ژان پل دوم

مکتوب آن عالی جناب براساس نگرانی از تیرگی بین کشورهای اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا واصل گردید. از حُسن نیت آن جناب قدردانی می کنم. و خاطر محترم را متوجه می کنم که ملت شریف مجاهد ما این قطع روابط را به فال نیک گرفته و برای آن جشن عظیم به پا کرده و چراغانی ها و پای کوبی ها نمودند.

از دعای شما به درگاه خداوند متعال برای ملت مبارز ما شکرگزارم؛ لکن متذکر می شوم که جناب شما از انگیزه های تیرگی های دیگر و مشکلات خطرناک بزرگ تر که مرقوم داشته اید، نگران نباشید؛ که ملت اسلامی ایران از مشکلاتی که در این قطع روابط به وجود آید استقبال می کند و از خطرهای بزرگ تر که مرقوم شده است، هراس ندارد. و آن روز برای ملت ما خطرناک است که روابطی نظیر روابط رژیم خائن سابق تجدید شود. و با امید به خدای متعال تجدید نخواهد شد.

من از جناب عالی با نفوذ معنوی که بین ملت مسیح دارید می خواهم که دولت امریکا را از عواقب ستمگری ها و زورگویی ها و چپاول گری ها بترسانید؛ و آقای کارتر را، که با شکست نهایی مواجه است، نصیحت کنید که با موازین انسانی با ملت هایی که می خواهند استقلال مطلق داشته باشند و وابسته به هیچ قدرتی در جهان نباشند رفتار کند، و از تعلیمات حضرت مسیح(ع) پیروی نماید و خود و دولت امریکا را بیش از این در معرض رسوایی قرار ندهد. از خداوند متعال سعادت مستضعفین جهان را خواستار و قطع ایادی ستمگران را امیدوارم».[22]

امام خمینی:

«عیسی مسیح همه چیزش معجزه بود. معجزه بود که از یک مادر باکره متولد شد. معجزه بود که در مهد سخن گفت. معجزه بود که برای بشر صلح و صفا و روحانیت آورد».[23]

جواهر لعل نهرو:

«مسیح مدعی الوهیت و خدایی نبود. اما مردم دوست دارند که مردان بزرگ خود را به گونه خدا درآورند».[24]

ویل دورانت:

«با توجه به عقاید مسیحیان، مسیحیت شرک را از میان نبرده، بلکه آن را پذیرفته است».[25]

گفتار مجری

عیسی، بنده خدا

از قرآن کریم و حتی از برخی اناجیل که فعلاً در دست مسیحیان است، استفاده می شود که همیشه مسیح خود را بنده خدا معرفی و خدا را عبادت و مردم را به یکتاپرستی دعوت می کرده است.

حضرت عیسی(ع) می فرمود: «پروردگار من و شما خدای یکتاست. او را بپرستید، راه راست همین است».

حضرت عیسی(ع) هیچ گاه ادعای خدایی نکرده است و اینکه برخی او را خدا می دانند و می خوانند، از پیش خود ساخته اند.

حضرت عیسی(ع) چون دیگر پیامبران، انسانی بود که از سوی خدا به او وحی می شد و برای هدایت و راهنمایی جامعه برانگیخته شده بود. اگر او معجزه داشت، پیامبران دیگر خدا نیز داشتند و اگر بدون پدر زاده شد، حضرت آدم(ع) نیز، بدون پدر و هم بدون مادر خلق شد؛ اما چرا او را پسر خدا ندانستند؟

اینکه [مسیح هم بنده ای از بندگان خداست] و در کلام روشن خدا ـ قرآن ـ آمده است، با خرد و عقل هم، موافق است؛ زیرا بشری که چون دیگر افراد و مثل همه، از خود هیچ توانایی ندارد و همانند مردم و پیامبران دیگر، به لوازم زندگی بشر مانند غذا و خواب نیازمند است، به حکم خرد، سزاوار پرستش و عبادت نیست.

پس از حضرت عیسی(ع)، آیین پاک او اصالت خود را از دست داد و شرک و بت پرستی در آن راه یافت. اما همه ما می دانیم که خدا جسم نیست تا مکان داشته باشد و یا جزئی از او جدا گردد و پسر خدا نامیده شود. و نیز با خود دریافته ایم، خدا مکان ندارد تا در چیزی بگنجد و حلول کند یا به صورت بشری درآید. به علاوه، چگونه ممکن است خدای بی نیاز، به خوراک و پوشاک نیازمند باشد؟!

پس اگر درست [بیندیشیم] تصدیق خواهیم کرد که حضرت مسیح(ع) ـ چون همه پیامبران دیگر ـ بنده خداست و مسئله الوهیت (خدایی) او اساسی ندارد.[26]

اگرچه اساس پیام الهی که عیسی(ع) به تبلیغ و تعلیم آن می پرداخت، با دیگر انبیا توحیدی یکسان است؛ ولی شرایط زمانه و فضای سیاسی که او در آن قرار گرفته بود، عیسی(ع) را به تأکید ویژه بر صلح و نفی خشونت، واداشته بود.

انجیل، به معنی بشارت است و نام کتابی است که بر حضرت عیسی نازل شده است. قرآن کریم هر جا از کتاب عیسی نام برده، آن را به صورت مفرد آورده است. از این نکته می توان دریافت که اناجیل چهارگانه وحی الهی نیستند.

تعبیر روح خدا به حضرت عیسی به سبب آن است که وجود آن حضرت، هم روحانی است و هم وجودی است حیات بخش؛ چرا که حامل رسالت الهی به پیامبران است که احیاکننده همه انسان های لایق است. دلیل دیگر نیز عظمت و شرافت روحی آن حضرت است.

مسیح(ع) اقرار می کرد که بنده خداست و پیوسته می فرمود که خدا، پروردگار من و شماست و مردم را به پرستش خدا می خواند.

بهترین و دقیق ترین و کامل ترین منبع درباره حضرت عیسی، قرآن است که ما را در جریان جنبه های مختلفی از زندگانی آن حضرت قرار می دهد و نکاتی را مطرح می کند که برای بیشتر پیروان او ناشناخته و مجهول است.

زلال قلم

چون شب بود؛ اما بی ظلمت و تاریکی.

چون روز بود؛ اما بی همهمه و غوغا. صورتی غمگین داشت؛ اما سرشار از نشاط و مهر. او دستانش را که بسان شاخه های نارون کشیده بود، به سوی آسمان بلند می کرد. او راه نمی رفت، خود راهی فرازِ همه راه ها بود ... چونان ابری بر فراز زمین که می بارد تا زمین را تازه نگه دارد.

مسیح، پسر مریم بود و بنده خدا و اعجاز زنده تاریخ که چشمه های زندگی از سرانگشتان پر مهرش بر جان ها می ریخت و روح ها را نوازش می کرد. او کلمه خداوند بود و شعله ای الهی بر کالبد زمان. سلام بر او و روزی که در کنار مهدی موعود دوباره خواهد آمد.[27]

شعر

خورد عیسی آبی از جویی خوش آب

بود طعم آب خوش تر از گلاب

آن یکی ز آن آب خم پر کرد و رفت

عیسی نیز از خم آبی خورد و رفت

شد ز آب خم همی تلخش دهان

باز گردید و عجایب ماند از آن

گفت یا رب آب این خم و آب جوی

هر دو یک آبست، سِرّ این بگوی

تا چرا تلخ است آب خم چنین

وین دگر شیرین ترست از انگبین

پیش عیسی آن خم آمد در سخن

گفت ای عیسی، منم مردی کهن

زیر این نه کاسه من باری هزار

گشته ام هم کوزه، هم خم، هم طغار

گر کنندم خم هزاران بار نیز

نیست جز تلخیّ مرگم کار نیز

دایم از تلخیّ مرگم این چنین

آب من زانست تا شیرین چنین

خویش را گم کرده ای ای رازجوی

پیش از آنکت جان برآید رازجوی

گر نیابی زنده خود را باز تو

چون بمیری، کی شناسی راز تو؟

[عطار نیشابوری]

پای مسیحا که جهان می نبشت

بر سر بازارچه ای می گذشت

گرگ سگی بر گذر افتاده دید

یوسفش از چه بدر افتاده دید

بر سر آن جیفه گروهی نظار

بر صفت کرکس مردار خوار

گفت یکی وحشت این در دماغ

تیرگی آرد چو نفس در چراغ

وان دگری گفت نه بس حاصلست

کوری چشم است و بلای دلست

هر کس از آن پرده نوایی نمود

بر سر آن جیفه جفایی نمود

چون به سخن نوبت عیسی رسید

عیب رها کرد و به معنی رسید

گفت ز نقشی که در ایوان اوست

دُرّ سپیدی نه چو دندان اوست

وان دو سه تن کرده ز بیم و امید

زان صدف سوخته دندان سپید

عیب کسان منگر و احسان خویش

دیده فرو کن به گریبان خویش

[نظامی گنجوی]

عیسی مریم به کوهی می گریخت

شیر گویی خونِ او می خواست ریخت

آن یکی در پی دوید و گفت خیر

در پی ات کس نیست چه گریزی چو طیر

با شتاب او آنچنان می تاخت جفت

کز شتاب خود جواب او نگفت

یک دو میدان در پی عیسی براند

پس به جدّ جدّ عیسی را بخواند

کز پی مرضاتِ حق یک لحظه ییست

که مرا اندر گریزت مشکلی است

از که این سو می گریزی ای کریم

نه پیت شیر و نه خصم و خوف و بیم

گفت از احمق گریزانم برو

می رهانم خویش را، بندم مشو

گفت عیسی که به ذاتِ پاکِ حق

مبدعِ تن خالق جان در سبق

کاْن فسون و اسمِ اعظم را که من

بر کر و بر کور خواندم شد حَسَن

خواندم آن را بر دلِ احمق به وُدّ

صد هزاران بار و درمانی نشد

گفت رنج احمقی قهر خداست

رنج و کوری نیست قهر، آن ابتلاست

ز احمقان بگریز چون عیسی گریخت

صحبتِ احمق بسی خونابه ریخت

اندک اندک آب را دزدد هوا

وین چنین دزدد هم احمق از شما

آن گریز عیسی نه از بیم بود

ایمن است او آن پی تعلیم بود

[مولوی]

کوتاه و گویا

میلاد مسیح، پیامبر راستی و درستی که برای برقراری عدل و رحمت مبعوث شد و با گفتار آسمانی و کردار ملکوتی خود، ستمکاران را محکوم و ستم دیدگان را پشتیبانی کرد، بر مسیحیان جهان و هم میهن مبارک باد.

عیسی(ع)، پیام آور توحید و رسول آگاهی بخش و رهایی بخش بود.

اکنون دنیای غرب بیش از هر زمان به آموزه های صلح و دوستی مسیح(ع) نیاز دارد.

آورده اند که ...

خواهش مسیح

عیسی(ع) به حواریین گفت: «من خواهش و حاجتی دارم، اگر قول می دهید آن را برآورید بگویم.» حواریین گفتند: «هر چه امر کنی اطاعت می کنیم.» عیسی از جا حرکت کرد و پاهای یکایک آنها را شست. حواریین در خود احساس ناراحتی می کردند؛ ولی چون قول داده بودند خواهش عیسی را بپذیرند، تسلیم شدند و عیسی پای همه را شست. همین که کار به پایان رسید حواریین گفتند: تو معلم ما هستی، شایسته این بود که ما پای تو را می شستیم نه تو پای ما را.

عیسی(ع) فرمود: «این کار را برای این کردم تا به شما بفهمانم که از همه سزاوارتر برای خدمت مردم، عالِم است. این کار را کردم تا تواضع کرده باشم و شما درس تواضع را فراگیرید و پس از من که عهده دار تعلیم و ارشاد مردم می شوید، راه و روش خود را تواضع و خدمت به خلق قرار دهید. چون حکمت با تواضع رشد می کند نه با تکبر؛ همان گونه که گیاه در زمین نرم دشت می روید نه در زمین سخت کوهستان».[28]

عیسی(ع) و مرد حریص

حضرت عیسی(ع) به همراهی مردی به سفر رفت، پس از مدتی راه رفتن گرسنه شدند و به دهکده ای رسیدند. عیسی(ع) به آن مرد گفت: برو نانی تهیه کن و خود مشغول نماز شد. آن مرد رفت و سه عدد نان تهیه کرد و بازگشت. چون نماز عیسی(ع) طول کشید یک دانه نان را خورد و به حضرت عیسی(ع) گفت دو عدد بود. مقداری بعد از غذا به راه افتادند و به دسته آهویی برخوردند، عیسی(ع) یکی از آنها را ذبح کرد و خوردند. سپس عیسی(ع) فرمود: ای آهو به اذن خدا حرکت کن؛ آهو زنده شد و حرکت کرد. آن مرد تعجب کرد و سبحان الله گفت. عیسی(ع) فرمود: تو را به حق آن کسی که این نشانه قدرت را برای تو آشکار کرد سوگند می دهم، بگو نان سوم چه شد؟ گفت: دو عدد بیشتر نبوده است! در راه، نزدیک دهکده بزرگی به سه خشت طلا برخوردند. حضرت فرمود: یک خشت از تو، یکی از من، خشت سوم برای کسی که نان سوم را برداشته، آن مرد حریص گفت: من نان سوم را خوردم. عیسی(ع) از او جدا شد و فرمود: هر سه خشت طلا مال تو باشد. در آن هنگام که کنار سه خشت طلا نشسته بود دزدان سر رسیده، او را کُشتند و طلاها را برداشتند و چون گرسنه بودند یکی از آنها برای تهیه نان رفت. هنگام بازگشت با خود فکر کرد که دو رفیقش را مسموم کند و طلاها را از آن خود کند. آن دو نیز هم عهد شدند رفیق خود را بکشند و خشت ها را بین خود تقسیم کنند. نفر اول هنگامی که نان ها را آورد دو نفر او را کشتند و خود با خاطری آسوده به خوردن نان ها مشغول شدند. چیزی نگذشت که آنها بر اثر مسموم بودن نان ها مردند. حضرت عیسی(ع) در مراجعت، چهار نفر را بر سر همان سه خشت طلا مرده دید و فرمود: «این گونه دنیا با اهلش رفتار می کند».[29]

کمک

فاطمه بختیاری

پیرمرد دستش را روی خاک کشید و سکه نقره را برداشت. گرما کلافه اش کرده بود اما تنها یک سکه جلویش انداخته بودند. با خود گفت: با دو سکه دیگر می توانم، نان و شیر بخرم و به خانه ببرم. صدای قدم هایی را شنید. سرش را به طرف صدا چرخاند. سال ها بود که چشم هایش جایی را نمی دید و پاهایش قدرت ایستادن را نداشت. قدم ها نزدیک تر شدند. پیرمرد گفت: کمک کنید.

بوی عطری را در هوا حس کرد: کیستی؟ ای بزرگ مرد به من پیرمرد کمکی کن.

حضرت علی(ع) ایستاد. به چهره آفتاب سوخته و چروکیده مرد نگاه کرد. مردی که در آن طرف کوچه مغازه داشت، از مغازه خود بیرون آمد: او مردی نصرانی است. در جوانی کار می کرد و زحمت می کشید. مرد سرش را تکان داد و سکه ای جلوی پیرمرد انداخت: اما حالا کور است و فقیر.

حضرت علی(ع) با ناراحتی به یکی از یارانش که ایستاده بود، فرمود:

«تا وقتی توانایی داشت، از او کار کشیدید و اکنون او را به حال خود گذاشته اید؟»

پیرمرد سر بلند کرد با اینکه نمی توانست چهره امام علی(ع) را ببیند، روبه روی امام ایستاد و به چوب دستی اش تکیه کرد. حضرت علی(ع) گفتند: «بر حکومت است که از این مرد نگه داری کند.» پیرمرد نمی دانست آنچه می شنود در خواب است یا بیداری. وقتی امام(ع) دست پیرمرد را گرفت فهمید، بیدار است، دستان امام در پینه بسته بود. پیرمرد یاد روزهای جوانی اش افتاد. در مزرعه ها و نخلستان ها کار کرده بود. روز و شب در پی سیر کردن شکم خود و خانواده اش بود. امام علی(ع) رو به مردی که همراهش بود، گفت:

بروید از بیت المال به او حقوق بدهید.

پیرمرد خوشحال بود، خوشحال از اینکه با کمک خلیفه مسلمانان از فقر و گدایی نجات یافته است.[30]

مسیح و انتظار

فاطمه بختیاری

تازه به محله ما آمده بودند. در این چند ماهی که از آمدنشان می گذشت، هیچ کس ندیده بود، مسجد بروند. همسایه سر کوچه، نمی دانم از کجا می دانست و تمام محله را پر کرده بود، نماز هم نمی خوانند. بابا می گفت: نباید گناه کسی را شست. تا به چشم خودت نبینی نباید قضاوت کنی. مادرم تنها زنی بود که با آنها سلام و علیک می گیرد و جواب سلامشان را می داد.

یک روز که از دانشگاه برمی گشتم، دخترشان از خانه بیرون آمد. نگاهش به من که افتاد سریع سلام کرد. جوابش را دادم. پرسید: شما اینجا زندگی می کنید؟

ـ بله.

به همین سادگی با هم دوست شدیم و کم کم من به خانه شان رفتم و او چندبار به خانه ما آمد. توی اتاقش عکس حضرت عیسی و حضرت مریم را دیدم و صلیب نقره ای کوچکی که همیشه همراهش بود.

یک روز مادر از جمکران گفت و نذری که هر ساله داشت. با آنها هم سفر شدیم. توی مسجد جمکران بابا گفت: روزی که آقا بیاید حضرت مسیح(ع) هم با ایشان می آیند.

همه با تعجب نگاه کردیم. آنها رو به گنبد آبی مسجد ایستاده بودند و به آقا سلام می دادند.

نظر شما چیه؟

1. چرا عیسی(ع) کلمه خدا نامیده شده است؟

2. چه سرّی در زنده نگه داشتن عیسی(ع) نهفته است؟

3. چرا جشن های بزرگ مسیح بدون توجه به پیام صلح و دوستی آن حضرت برگزار می گردد؟

4. استدلال قرآن برای اثبات خدا نبودن یا فرزند خدا نبودن عیسی(ع) چیست؟

5. علت پیرایه های غیرمنطقی مسیحیان به حضرت عیسی(ع) چیست؟

6. علل بروز تحریفات و انحرافات در دین مسیحیت چیست؟

7. آیا مسیحیت داعیه جهانی بودن و ظرفیت آن را دارد؟

نظر ما اینه ...

شایسته است به محورهای زیر، برای روز میلاد مسیح(ع) پرداخته شود:

چهره واقعی مسیح؛

مسیح در قرآن: مسیح فرزند مریم، خلقت مسیح، رسالت مسیح، معجزات مسیح، اوضاع فرهنگی ـ اجتماعی و سیاسی دوره مسیح، واکنش بنی اسرائیل به ظهور مسیح، نزول دوباره مسیح، پندها و اندرزهای مسیح؛

مسیح در روایات معصومین(ع)؛

رفتار پیامبر و مسلمانان با مسیحیان؛

چهره تحریف شده مسیح؛

خدا و فرزند خدا پنداشتن مسیح؛

تحریف انجیل؛

اعتقاد به تثلیث و تضاد با توحید؛

تعالیم وارونه: برخی عقاید و انحرافات باطل مسیحیان؛

نقش روحانیت مسیحی و کلیسا در انحراف دینِ مسیح؛

نقش یهودیان در انحراف دین مسیح؛

وضعیت مسیحیت در عصر حاضر؛

قرآن، راه نجات مسیحیان از انحراف در دین.

کتابستان

1. جبران خلیل، جبران، عیسی پسر انسان و بال های شکسته، ترجمه: محمدنیک بخت، تهران، علم، 1382، رقعی، 344 ص.

2. بهشتی، احمد، عیسی(ع) پیام آور اسلام، تهران، اطلاعات، 1373، وزیری، 348ص.

3. رابرتسون، آرچیبالد، عیسی: اسطوره یا تاریخ؟، ترجمه: حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان، 1378، رقعی، 176 ص.

4. کلارک، دنیس، زندگی و تعالیم عیسی مسیح، ترجمه: ط. میکائیلیان، بی جا، دوستداران، 1359، وزیری، 318 ص.

5. آشتیانی، جلال الدین، تحقیقی در دین مسیح، تهران، نگارش، 1368، وزیری، 530ص.

6. گروتوس، داگلاس، فلسفه عیسی، ترجمه: احمد رضا تقاء، تهران، طرح نو، 1385، رقعی، 232 ص.

7. سلیمانی اردستانی، عبدالرحیم، مسیحیت، قم، انجمن معارف اسلامی ایران، 1383، رقعی، 272 ص.

پینوشتها:

[1]. آل عمران: 45.

[2]. عبدالرحیم گواهی، کوثر، برداشت هایی از قرآن کریم، تهران، آفتاب توسعه، 1381، ج 1، ص 246.

[3]. بحارالانوار، ج 14، ص 239.

[4]. نهج البلاغه، خطبه 160.

[5]. شیخ مفید، الامالی، ص 43.

[6]. محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ح 22083.

[7]. حرانی، تحف العقول، ص 510.

[8]. همان، ص 511.

[9]. همان، ص 502.

[10]. همان، ص 501.

[11]. آل عمران: 59.

[12]. احمد بهشتی، عیسی پیام آور اسلام، تهران، اطلاعات، 1373، ص 325.

[13]. مائده: 73.

[14]. مسیح پیامبر و بنده خدا، قم، در راه حق، 1379، صص 16 و 17.

[15]. صحیفه امام، ج 3، ص 347.

[16]. همان، ج 4، ص 177.

[17]. همان، ج 11، ص 36.

[18]. همان، ج 5، ص 272.

[19]. همان، ج 11، ص 37.

[20]. همان، ص 407.

[21]. همان، ج 20، ص 411.

[22]. همان، ج 12، ص 237.

[23]. صحیفه نور، ج 11، ص 92.

[24]. مسیح پیامبر و بنده خدا، مؤسسه در راه حق، قم، در راه حق، 1379، ص 20.

[25]. همان، ص 22.

[26]. همان، صص 19 ـ 25.

[27]. جبران خلیل جبران، عیسی پسر انسان، ترجمه: محسن نیک بخت، تهران، علم، 1382، ص 130.

[28]. مرتضی مطهری، داستان راستان، قم، صدرا، 1374، صص 172 و 173.

[29]. نک: سید علی اکبر صداقت، یکصد موضوع، 500 داستان، قم، تهذیب، 1380.

 

Search Results

1440 × 900 - askdin.com

تعداد بازدید از این مطلب: 161
برچسب‌ها: میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , میلاد حضرت عیسی(ع) , همه زندگیم , اسد سرخی , میلاد بزرگان دین , ,
موضوعات مرتبط: خبر و رسانه , ,
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


بگذار برایت بریزد و تمام شهرم را خیس کند! آبرویم فدای یک تار از موهایت!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود