آیا تا به حال چیزی درباره فواید نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب در روز شنیدهاید؟ اگر این گونه نیست، باید بدانید که سرکه سیب محصولی فراتر از یک چاشنی سالاد محسوب می شود. نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب آنزیم هایی که مسئول تجزیه کربوهیدارت ها هستند را غیر فعال می کند. از این رو، این محصول از انباشت گلوکز در خون و افزایش شدید قند پیشگیری می کند.
به گزارش ایسنا، عصر ایران به نقل از "استپ تو هلث" نوشت: «سرکه سیب در نتیجه یک فرآیند تخمیر طولانی مدت کربوهیدراتهایی مانند انگور، سیب زمینی، نارگیل، چغندر و سیب به دست میآید. این فرآیند کند و طولانی به منظور حفظ ترکیبات زیستفعال مانند اسید استیک، اسید گالیک، کاتچین، اپیکاتچین، و اسید کافئیک صورت میگیرد. هدف از این فرآیند حصول اطمینان از حفظ ویژگی های آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی در سرکه است.
هنگامی که مدت زمان تخمیر طولانی است، سرکه نوعی شبکه عنکبوتی را توسعه می دهد که ظاهری تیره به آن می بخشد. این نشانه ای از کیفیت بالاتر محصول بوده و وضعیت ایده آل برای مصرف سرکه سیب محسوب می شود. با این وجود سرکه سیب معمولا فیلتر و پاستوریزه شده و بر همین اساس ظاهری شفاف پیدا می کند که در سرکه های سیب موجود در فروشگاه ها مشاهده می شود.
سرکه سیب یک نوشیدنی قلیاییساز است
این به معنای آن است که مصرف این ماده برای کاهش اسیدیته بدن ایدهآل است و از این رو شرایط بهتری را برای سلامت کلی ایجاد می کند. افزون بر این نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب در روز به پیشگیری از بیماریهای جدی مانند سرطان کمک می کند. فراموش نکنید که رژیم غذایی با محتوای بالای چربی، نمک و دیگر مواد غذایی مشابه می تواند PH بدن را اسیدی سازد که این شرایط برای تکثیر ریزجانداران سمی ایده آل است.
سرکه سیب به گوارش کمک میکند
نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب علائم گوارش کند یا سنگین، گرفتگی و اختلال شکمی را تسکین میدهد. این ماده در به حداقل رساندن حس اسیدیته معده و سوزش سر دل کمک می کند. مصرف سرکه سیب پس از خوردن غذاهای غنی و سنگین برای پیشگیری از پدیدار شدن این علائم ایده خوبی محسوب می شود. اگر چنین مشکلات پیش از این ایجاد شدهاند، شما همچنان می توانید با مصرف سرکه سیب علائم را کاهش دهید.
سرکه سیب برای دیابت مفید است
اسید استیک موجود در سرکه سیب به کاهش سطوح قند در خون کمک میکند زیرا از گوارش کامل کربوهیدراتهای پیچیده جلوگیری میکند. نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب آنزیمهایی که مسئول تجزیه کربوهیدراتها هستند را غیر فعال میکند. از این رو این محصول از انباشت گلوکز در خون و افزایش شدید قند پیشگیری میکند.
سرکه سیب از بیماری قلبی عروقی پیشگیری میکند
سرکه سیب حاوی سطوح بالا از اسید کلروژنیک است. این ترکیب اکسیداسیون کلسترول بد (LDL) را مهار میکند که به بهبود سلامت قلب و عروق منجر میشود. اگر سطوح کلسترول شما بیش از اندازه بالاست، غذاهایی با محتوای چربی بالا را از رژیم غذایی خود کنار بگذارید و روزانه یک قاشق غذاخوری سرکه سیب بنوشید.
سرکه سیب گرفتگی بینی را کاهش میدهد
اثر آنتیبیوتیک سرکه سیب به کاهش خطر عفونت کمک میکند. همچنین این محصول میزان مخاط را کاهش داده و سینوسها را پاکسازی میکند و از این رو گرفتگی کمتری در آنها دیده میشود. اگر علاقه به مصرف روزانه یک قاشق غذاخوری سرکه سیب ندارید، این کار را حداقل زمانی که دچار آنفلوآنزا شدهاید، انجام دهید. مصرف سرکه سیب به مدت ۱۰ روز معمولا برای از بین بردن مشکل کفایت می کند. همچنین اگر به گلو درد یا مشکلات التهابی مبتلا شدهاید، سرکه سیب در کاهش و از بین بردن آنها موثر عمل میکند.
سرکه سیب به سود جمعیت باکتری روده عمل می کند
آیا از یبوست مزمن یا گاه به گاه رنج میبرید؟ در این مورد نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب از تداوم این مشکل پیشگیری میکند. بر خلاف باور عمومی سرکه سیب موجب شکل گیری مشکلات اسیدیته نمی شود زیرا یک غذای قلیایی است.
سرکه سیب کلیهها را سمزدایی میکند
آیا از عفونتهای کلیوی رنج میبرید یا سنگهای کلیه برای شما مشکلآفرین شدهاند؟ اگر این گونه است، مصرف یک قاشق غذاخوری سرکه سیب هنگام صبح را مد نظر قرار دهید. همچنین دنبال کردن توصیه پزشک خود و نوشیدن آب به میزان کافی را فراموش نکنید. اگر به مصرف آبمیوه علاقه دارید، اطمینان حاصل کنید فاقد شیرینکننده باشند. همچنین نمک را به مدت دو هفته از رژیم غذایی خود کنار بگذارید.
سرکه سیب به کاهش وزن کمک میکند
به همراه یک رژیم غذایی سالم و ورزش، نوشیدن دو قاشق غذاخوری سرکه سیب در روز آهنگ سوخت و ساز را تسریع میکند. سرکه سیب سرشار از ویتامین B۶ و لسیتین است و به سوزاندن چربی جمع شده در بدن به واسطه یک رژیم غذایی ضعیف کمک میکند.
سرکه سیب را چگونه مصرف کنیم؟
دو روش برای نوشیدن سرکه سیب وجود دارد. گزینه ساده نوشیدن یک قاشق غذاخوری سرکه سیب است اما اگر عطر و طعم آن برای شما بیش از اندازه قوی است، میتوانید آن را در یک لیوان آب، چه سرد یا گرم، ترکیب کنید.
آیا خمیازه کشیدن به معنای خستگی و کسل بودن است؟ در 90 درصد موارد، خمیازه کشیدن به دنبال افت اکسیژن در بدن فرد رخ میدهد. برای مثال بعد از مدتی نفس کشیدن به صورت مقطع و کوتاه، ناگهان شخص خمیازه کشیده و با این کار بدن او میزان اکسیژن مورد نیاز را دریافت میکند، پس در حقیقت خمیازه پاسخی به نیاز فرد به هوای بیشتر است، نه دلیلی بر خواب آلودگی.
در خمیازه چه بخشهایی از بدن موثرند؟
خمیازه یک بازتاب غیرارادی عصبی است که در آن، ابتدا به طور همزمان وارد کردن هوا به درون ریهها و کشیده شدن پرده گوش رخ میدهد و به دنبال آن، بازدم اتفاق میافتد.
در خمیازه، بخشهای بسیاری از بدن به کار میافتند. اول، دهان شما باز میشود و فک پایین میآید و اجازه عبور هر چه بیشتر هوا را میدهد.
سپس، هنگامیکه دم انجام میدهید، هوا درون ریههایتان را پر میکند، عضلات شکمتان شل میشود و عضله دیافراگم که بین قفسه سینه و شکم است، به پایین حرکت میکند.
بعد از این که هوای تنفسشده ریهها را پر کرد، مقداری از این هوا در هنگام بازدم از ریهها خارج میشود.
دلایل خمیازه کشیدن
1- هنگامی که میزان دیاکسیدکربن خون بالا میرود و اکسیژن آن کم میشود، با خمیازه کشیدن فرد اکسیژن بیشتری وارد بدن میکند. افزایش دیاکسید کربن در خون، باعث خواب آلودگی میشود و حتی نوعی مسمومیت ایجاد میکند که انسان را به خوابیدن وا میدارد.
2- خمیازه کشیدن راهی برای کنترل درجه حرارت مغز است. خمیازه، مغز شما را خنک میکند.
3- خمیازه به خاطر تمایل به کشیدن عضلات بدن است.
4- بیقراری و عصبی بودن هم به عنوان یک دلیل احتمالی خمیازه هستند.
5- خمیازه کشیدن به افزایش هوشیاری فرد کمک میکند.
6- خمیازه کشیدن ناشی از واسطههای شیمیایی عصبی در مغز است که بر عواطف، خلق و خو، اشتها و سایر پدیدههای روانی اثر میگذارد. هر چه تعداد بیشتری از این ترکیبات در مغز فعال شوند، تعداد خمیازهها افزایش مییابد.
خمیازه یکی از علائم کمبود قند خون است. معتادان هم برای همین زیاد خمیازه میکشند. اگر قند کافی به خون برسد، آثار خستگی از بین رفته و خمیازههای پی در پی متوقف میشود
مسری بودن خمیازه
بر اساس یک نظریه، خمیازه کشیدن مسری است. علت مسری بودن خمیازه، ممکن است به سلولهای عصبی آینهای (سلولهای عصبی در قشر بخش پیشانی مغز) مربوط باشد.
اثرات مفید خمیازه
1- خمیازه کشیدن برای درمان مشکل صوتی افراد در صحبت کردن، کاهش هیجان و گرفتگی گلو استفاده شده است.
2- خمیازه کشیدن با قسمتی از مغز ارتباط دارد که مسئول رفتار اجتماعی و آگاهی انسان است. خمیازه کشیدن، این قسمت از مغز را تحریک میکند.
3- خمیازه، عمل طبیعی بدن برای تحریک مغز و سرحال شدن است.
4- خمیازه، مکانیزمی برای آگاه ماندن است که در 20 هفته اول زندگی جنینی به وجود میآید.
6- خمیازه باعث تنظیم فشار داخل و خارج گوش میشود. خمیازه راه سریعی برای باز شدن گرفتگی گوش در اثر تغییر فشار هواست.
7- خمیازه به کنترل دما و متابولیسم بدن کمک میکند.
8- خمیازه باعث کشیدگی ریهها به سمت بیرون و اطراف بافتها میشود. به این ترتیب مانع از افتادگی راههای هوایی بسیار باریک میشود. این موضوع میتواند علت خمیازه را که اغلب در موقع کم عمق شدن تنفس اتفاق میافتد توجیه کند.
9- خمیازه باعث توزیع مادهای شیمیایی به نام سورفاکتانت میشود. سورفاکتانت مادهای چسبنده است که سطح کیسههای هوایی را پوشانده و باعث باز نگه داشتن آنها میشود. عملکرد و مقدار مناسب این ماده برای توانایی جنین در بیرون آمدن از رحم ضروری و حیاتی است. خمیازه باعث آمادگی جنین برای تنفس میشود.
10- به دلیل اینکه خمیازه باعث کشیدگی ماهیچهها و مفاصل و افزایش ضربان قلب میشود، ممکن است به عنوان عاملی برای افزایش هوشیاری فرد به خصوص بعد از استراحت کردن باشد. این نظریه میتواند توجیه کند که چرا ورزشکاران حرفهای درست قبل از افزایش فعالیت، خمیازه میکشند.
11- خمیازه میتواند ارتباطی غیر کلامی با دیگران، به معنای اعلام زمان استراحت و کنار گذاشتن فعالیت روزانه را به همراه داشته باشد.
12- خمیازه میتواند علامتی برای اعلام نیاز به استراحت باشد، مثلا ممکن است در هنگام رانندگی این عمل هشداری برای توقف کردن باشد.
خمیازه و بیماری
خمیازه کشیدن زیاد در بیماریهایی که عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهند، مشاهده شده است.
خمیازه کشیدن بیش از حد ممکن است در اثر تحریک بیش از حد عصب واگ که عروق را گشاد میکند، رخ دهد. بروز این وضعیت ممکن است به یک مشکل قلبی از جمله سکته قلبی و پارگی دیواره شریان آئورت اشاره داشته باشد.
خمیازه بیش از اندازه، در بین افراد مبتلا به فلج چندگانه، بیماری لوگریک(نوعی بیماری که باعث از بین رفتن سلولهای عصبی مسئول حرکت ماهیچهای میشود)، آسیبهای ناشی از رادیولوژی و در بین افراد تحت درمان پارکینسونمشاهده شده است.
خمیازه، در موارد نادری میتواند نشانه ابتلا به سردرد میگرنی باشد.
خمیازه در بین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمتر اتفاق میافتد.
خمیازه و ورزش
شروع ورزش بدون گرم کردن، به بدن فرصت تطبیق با تغییرات ایجاد شده در حالت تنفس و گشادشدن رگهای خونی را نمیدهد. نرمش قبل از ورزش باعث میشود، فرد خمیازه بکشد. خمیازه کشیدن در شروع ورزش جای نگرانی ندارد.
بیمار مانیك ممكن است احساس شادی عجیبی در خود داشته باشد و بی دلیل بخندد و بیش از حد شوخی كند. حتی گاهی این رفتار از طرف دیگران خیلی هم پسندیده به نظر می رسد و بسیاری، وی را تحسین می كنند
شیدایی یا مانیا (به انگلیسی: mania) عکس حالت افسردگی است. مانیا یک نوع بیماری روانی است که با ایجاد اختلال در فرد باعث بروز تغییرات و دگرگونی هـای ناگهانی در رفتار، حالات، انرژی و توانایی عملکرد فرد مبتلا میشود. بیمار دچار این بیماری در دوره هایی از زندگی بسیار فعال، سرزنده، شاد، دارای اعتماد به نفس زیاد و گاهی زیاده از حد كم خواب و ولخرج می شود. بیمار مانیك ممكن است احساس شادی عجیبی در خود داشته باشد و بی دلیل بخندد و بیش از حد شوخی كند. حتی گاهی این رفتار از طرف دیگران خیلی هم پسندیده به نظر می رسد و بسیاری، وی را تحسین می كنند؛ اما وقتی بیماری شدید می شود، افراد به یك بیمار روانی تبدیل می شوند، یعنی مراحل فكری و یا توانایی شان برای قضاوت درباره حقیقت همخوانی ندارند. بیمار مانیک ممكن است شدیدا تحریك پذیر شود. كوچكترین مخالفت و مساله ای كه باب میل فرد نباشد، باعث عصبانیت و پرخاشگری وی می شود. چنین فردی فكر می كند كه همه چیز حتی افكار دیگران باید طبق خواسته وی باشند. افراد مانیك پركارند؛ اما این فعالیت بیش از حد محدود به شغل فرد نیست و او شاید در امور مذهبی، اجتماعی، تحصیلی و غیره نیز بیش از حد فعال باشد. بیمار مانیك زیاد حرف می زند. مهم نیست چه می گوید حتی گاهی خودش هم نمی داند چه می گوید؛ اما می گوید. آنقدر حرف می زند كه سردرد بگیرید. در 75 درصد بیماران، اختلال درك به صورت هذیان و توهم دیده می شود. شیوع بیماری در حدود 1 درصد است. شیوع آن در زن و مرد یکسان است. سن متوسط شروع 30 سالگی است. در مطلقه ها و مجرد ها بیشتر است. در طبقات بالای اقتصادی – اجتماعی بیشتر دیده می شود. در مورد علت بروز آن باید گفت که عوامل ژنتیکی، روانی – اجتماعی و بیولوژیک در بروز آن دخالت دارند. اگر یکی از والدین مبتلا باشد احتمال بروز در فرزندان 25 درصد و اگر هر دونفر مبتلا باشند 50 تا 75 درصد احتمال دارد که هر یک از فرزندان دچار اختلال خلقی شوند. اختلال دوقطبی قابل درمان است و افرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند
در مانیا خُلق (mood) و انرژی بیمار بسیار بالاست.
تظاهرات اصلی مانیا عبارت اند از سرخوشی (elation)، تحریک پذیری، پرکاری و عقاید خود مهم انگاری (self-important ideas). خلق بالا به صورت شادی، خوش بینی افراطی (undue optimism) و خوشحالی سرایت کننده تظاهر میکند. ممکن است خُلق بیمار در طول روز تغییر کند، مثلا صبح مانیک و شب افسرده باشد، هرچند که مانند افسردگی شدید تغییرات منظمی ندارد. مانیا به دلیل دارو (مانند فنیل پروپانول امین) یا تومورهای مغزی نیز به وجود میآید، ولی اغلب به عنوان قسمتی از اختلال دوقطبی (bipolar disorder) شناخته میشود. در این بیماری حملات دورهای مانیا و افسردگی دیده میشود.
نشانهها بیمار لباسهایی با رنگ روشن میپوشد و با شدت یافتن بیماری ظاهرش نامرتب می شود. بیماران مانیک بیش از حد فعال اند (overactive) که منجر به خستگی جسمی میشود. همچنین به آسانی کارها را ناتمام رها میکنند و کار جدیدی را شروع میکنند (distractible). خواب غالبا کاهش و اشتها افزایش مییابد و میل جنسی بالایی وجود دارد. بیمار حراف شده زیاد و سریع صحبت میکند که نشان دهنده سرعت بالای تفکر است که فشار کلام (pressure of speech) نامیده میشود. با شدید شدن بیماری، پَرِش افکار (flight of idea) پدید میآید. بسیاری از بیماران ولخرج میشوند. بیماران هیجان زده و ممکن است تحریک پذیر باشند. افکار خودبزرگ بینی (grandiose) شایع است؛ مثلا ممکن است خود را رهبر یا اندیشمندی جهت راهنمایی مسئولان کشور بداند. گاهی دچار هذیان گزند و آسیب میشود و فکر میکند دیگران به دلیل اهمیتش قصد توطئه علیه او را دارند. هذیانها اغلب با گذشت زمان تغییر میکنند. توهم هم در موارد شدید ایجاد میشود که با خلق هماهنگ است و در طول زمان دچار تغییر میشود. بینش (insight) همواره مختل است و بیمار دلیلی برای جلوگیری از افکار خودبزرگ بینی یا محدود کردن ولخرجی خود نمیبیند. او به ندرت خود را بیمار میداند و نیازی به درمان احساس نمیکند.
. اطلاعات بهدست آمده در سیستم شرححال: ـ رفتار نامعقول و مهارگسیخته: ۱. ولخرجی زیاد یا قماربازی ۲. مسافرتهای تکانشی ۳. افزایش فعالیت جنسی، بیبند و باری ـ اشتغال بیش از حد با فعالیتها و مسئولیتها ـ تحمل ناچیز برای ناکام همراه با تحریکپذیری، فورانهای خشم و عصبانیت ـ علایم نباتی: ۱. افزایش میل جنسی ۲. از دست دادن وزن، بیاشتهائی ۳. بیخوابی (بهصورت بینیازی به خواب، جلوه میکند). ۴. انرژی مفرط
۲. اطلاعات بهدست آمده از وضعیت روانی: ـ ظاهر عمومی و رفتار: آژیتاسیون روانی - حرکتی، لباس پوشیدن فریبنده و پرزرق و برق، آرایش بیش از حد، بیتوجهی به ظاهر فردی یا ترکیب غریبی از لباسها، مداخلهگر، سرگرمکننده، تهدیدآمیز، بیشبرانگیخته (hyperexcited). ـ عاطفه: بیثبات، شدید (ممکن است تغییر شکلهای سریع به افسردگی داشته باشد). ـ خلق: اوفوریک، گشاده (expansive)، تحریکپذیر، پرمدعا، عشوهآمیز ـ گفتار: فشار گفتار، بلند، نمایشی، اغراقآمیز، ممکن است از همگسیخته (incoherent) گردد. ـ محتوای تفکر: اعتمادبهنفس بسیار بالا، بزرگمنشی، به شدت خودمحور (egocenteric)، هذیان و به شکل کمتر شایع: توهم (در زمینههای همخوان با خلق شامل ارزش و قدرت بسیار بالا، که اغلب به شکل بزرگمنشی و پاراتوئید است).
ـ فرآیند تفکر: پرش افکار (اگر شدید باشد منجر به گسیختگی میگردد)، افکاری که با هم مسابقه میدهند، واژهسازی (neologism)، تداعی آوائی (clang association)، حاشیهپردازی، تفکر مماسی (tangentiality). ـ نظام حسی: حواسپرتی شدید؛ اشکال در تمرکز، اگر
شیوع بیماری در حدود 1 درصد است. شیوع آن در زن و مرد یکسان است. سن متوسط شروع 30 سالگی است. در مطلقه ها و مجرد ها بیشتر است. در طبقات بالای اقتصادی – اجتماعی بیشتر دیده می شود.
حواسپرتی شدید نباشد معمولاً حافظه سالم است؛ تفکر انتزاعی عموماً سالم است. ـ بینش و قضاوت: اختلال شدید، اغلب انکار کامل بیماری و اختلال در تصمیمگیری سازمانیافته یا منطقی وجود دارد. ملاک های DSM-IV-TR در دوره مانیا (شیدایی) الف) در دوره مشخصی که حداقل یک هفته طول بکشد، خُلق به شکلی غیرطبیعی و مداوم بالا، گشاده، یا تحریک پذیر باشد (اگر بستري كردن بيمار ضرورت پيدا كرد، مدت اين دوره مي تواند كمتر از يك هفته هم باشد). ب) طي دوره اي كه خُلق به هم ريخته است، حداقل سه تا (و اگر خُلق فقط تحريك پذير است، حداقل چهار تا) از علائم زير به طور مداوم و به حد چشمگيري وجود داشته باشد: 1.اعتماد به نفس بيش از حد، يا خودبزرگ بيني. 2.كاهش نياز به خواب (مثلا فقط سه ساعت خوابيده باشد، اما احساس كند سرحال است). 3.پرحرفي بيش از معمول، يا احساس فشار در صورت صحبت نكردن. 4.پَرِش افكار يا اين احساس ذهني كه افكار دارند با هم مسابقه مي دهند. 5.حواس پرتي (يعني توجه فرد فوراً به محرك هاي بيروني بي اهميت يا بي ارتباط با او جلب شود). 6.افزايش فعاليت هاي معطوف به هدف (اعم از فعاليت هاي اجتماعي، شغلي، تحصيلي، يا جنسي)، يا سرآسيمگي رواني-حركتي. 7.پرداختن بيش از حد به امور لذت بخشي كه به احتمال زياد عواقب ناراحت كننده اي دارند (مثل افتادن به دام ولخرجي هاي بي حدوحساب، بي ملاحظگي هاي جنسي، يا سرمايه گذاري هاي احمقانه).
علائم و نشانه های شیدایی / مانیا: -بیقراری، افزایش انرژی ومیزان فعالیت -خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خود بزرگ بینی -تحریک پذیری مفرط -صحبت کردن، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد و عدم توانائی برای تمرکز، حواسپرتی -کاهش نیاز به خواب -اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد -قضاوت ضعیف -ولخرجی -رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است -افزایش تمایلات جنسی -سوء مصرف داروها، الکل و داروهای خواب آور -رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه و پرخاشگرانه انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن
پ) علائم مذكور جزو ملاك هاي دوره مختلط نباشد. ت) به هم ريختگي خُلق به قدري شديد باشد كه كاركردهاي شغلي، يا فعاليت هاي معمول اجتماعي، يا روابط فرد با ديگران را به وضوح مختل كرده باشد، يا براي آنكه مانع از صدمه رساندن فرد به خودش و ديگران شود، مجبور به بستري كردنش باشند، يا خصايص روان پريشانه وجود داشته باشد. ث) علائم مذكور از اثرات مستقيم يك ماده (مثلا يكي از موارد سوء مصرف، يك داروي طبي، يا درمان هاي ديگر) يا يك بيماري طب عمومي (مثل پركاري تيروئيد) ناشي نشده باشد.
نكته: دوره هاي شبه مانيكي را که به وضوح بر اثر درمان هاي جسمي ضدافسردگي (مثل دارو، درمان با تشنج الكتريكي، يا نوردرماني) به وجود آمده است، نبايد مؤيد تشخيص اختلال دوقطبي دانست.
انواع شیدایی شیدایی به سه نوع خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی میشود. شیدایی خفیف (Hypomania): افزایش فعالیت بدنی و تکلم، خلق متغیر و ولخرجی وجود دارد. درجه خفیف تا متوسط شیدایی/ مانیا هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد. شیدایی متوسط: فعالیت زیاد به همراه فشار کلام و تکلم سازمان نیافته (disorganised speech)، خلق یوفوریک که با دورههای بی قراری و افسردگی قطع میشود و افکار خود بزرگ بینی ممکن است هذیانی شوند. شیدایی شدید: فعالیت شدید غیر قابل کنترل و افکار در هم ریخته و هذیان عجیب و غریب (bizarre) و توهم هم به وجود میآید. ندرتا بیمار بدون حرکت و گنگ میشود (manic stupor) در موارد شدید بیمار حالت سایکوز (روان پریشی دارد).
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط گفته می شود. نشانه های حالات مختلط اغلب شامل روانپریشی/ سایکوز و افکار خودکشی، تغییرات عمده در اشتها، مشکلات خواب، سراسیمگی است.
بیماریزایی ممکن است بیمار زمینه ارثی داشته باشد، بروز همزمان این مشکل در دو قلوهای تک تخمکی بین ۹۰-۳۳٪ متغیر است. مسائل محیطی مانند احساس طرد شدن نیز در بروز بیماری موثر است . به نظر میرسد افزایش نوروترانسمیتر سروتونین در لوب تمپورال مغز عامل مهمی در بیماری باشد. همچنین کمبود ویتامین ب-۱۲ باعث بوجود آمدن نشانههای بالینی شیدایی میشود.
درمان الف - درمان دارویی : به طور کلی دو گروه دارویی یکی تثبیت کنندههای خلق (مانند لیتیم کربنات و ریسپریدون ) و گروه دوم داروهای آنتی سایکوتیک ( مانندهالو پریدول و کلرپرومازین ) در درمان شیدایی به کار می روند . درمان این بیماری طولانی مدت است بخصوص اگر دورههای بیماری تکرار شونده باشد و ترکیب دارو (pharmacotherapy) با روان درمانی موثر است .میگنا دات آي آر، زمانی که نشانههای شیدایی حاد تخفیف یافت، درمان طولانی مدت با تثبیت کنندههای خلق و درمان پیشگیری کننده را به روان درمانی بیمار می افزاییم. داروهای ضد تشنج Anticonvulsants مانند اسید والپروئیک valproic و کاربامازپین همچنین برای پیشگیری استفاده می شوند . داروهای جدید مانند lamotrigine Clonazepam (Rivotril( نیز بکار می روند. وراپامیل ( بلوک کننده کانال کلسیم) در درمان مانیای خفیف بسیار مفید است .
ب-روان درمانی: رفتاردرمانی: کنترل رفتارهای تکانشی از طریق تقویت و اقتصاد ژتونی خانواده درمانی:اصلاح تعاملات معیوب درخانواده به دلیل رفتارهای تکانشی بیمار، محافظت از بیماران و سایرین (مهار فیزیکی) ج-ECT : در صورت محدودیت در درمان دارویی، شکست در دارو درمانی، علائم حاد یا شدید که می تواند تهدیدی برای خود یا دیگران باشد.
«عجیب تر از علم، فراتر از واقعیت»، عنوان مطلب جدیدی در بخش مطالب و عکس های عجیب سایت نت گردی است که سعی دارد به روزترین و عجیب ترین رخداد های طبیعی و غیر طبیعی، دستاوردهای شگفت انگیزِ دنیای علم، کشفیات عجیب در سرتاسر دنیا و همچنین عجایب خلقت را بررسی کند و با توضیحاتی علمی و دقیق آن را خدمتتان تقدیم کند. پس اگر میخواهید از این قطار عجیب و پرهیجان عقب نمانید، با این مطالب همراه باشید.
******
وال لاور، ماهی به رنگ سیاه و سفید است که میتواند طمعه ای به اندازه ده برابر وزن خورد را یک جا بخورد. این ماهی در سراسر جهان در عمق نه هزار فوتی دیده شده است. این ماهی بدون فلس طوری تکامل یافته تا بتواند دهان خود را به اندازه ای باز کند تا طعمه های چند برابر خود را در دهان فرو برد.
ماسوروس یا خزنده موشی، کوچکترین اسکلت کامل یافت شده از دایناسورهاست که به اندازه کف دست بوده است. سنگواره این ریزدایناسور در جنوب آرژانتین پیدا شده و مربوط به اواخر دوره تریاس (حدود ۲۱۵ میلیون سال پیش) است.
كوتوله اى كه غول شد! آدم راینر در گراتس اتریش در سال 1899 به دنیا آمد. پدر و مادر او قدى متوسط داشتند. آدام 19 ساله سعى كرد به ارتش بپيوندد اما به دليل قامت كوتاه خود كه 147 سانتى متر بود از ورود به ارتش بازماند ، او رسما يك كوتوله محسوب مى شد. اما در سن 21 سالگى اتفاقى عجيبى افتاد، آدام به طور ناگهانى شروع به رشد كرد و در تولد 31 سالگى اش قامتش 218 سانتى متر رسيده بود. آدام دچار مشكلات زيادى شده بود ، شنوايى خود را از دست داده بود و چشم راستش نيز نابينا شده بود. آدام بعدها به یک “خانه سالمندان” جایی که او در این وضعیت اسفبار زندگی می کردند تا زمانی که در 4 مارس 1950 در سن 51 سالگى با 234 سانتى متر يعنى دو برابر ارتفاعش در سن 19 سالگى، درگذشت. بلندترين مرد تاريخ اتريش تنها کسی است كه در تاریخ پزشکی هم به عنوان یک کوتوله و هم یک غول طبقه بندی شده است.
سنگ های تخم مرغی نیوزلند. این سنگ ها که در اندازه های بسیار بزرگ قرار دارند در دوره های پیشین در کف دریا بوده اند که البته به علت تغییرات شرایط زمین به شکل مرموزی خود را تا لبه کناری ساحل رسانده اند.
این تصویر رطیلی است که توسط گونه ای قارچ به نام انگل سر چماقی خورده میشود بعد از حمله انگل به تدریج جایگزین بافت میزبان میشود جالب این که این انگل حیوان را تحت کنترل خود قرار داده و میزبان را به نقطه ای می برد که داری رطوبت و گرمای برای رشدش داشته باشد.
تله کینزی توانایی حرکت دادن اجسام توسط انرژی روانی می باشد. تئوری که در ارتباط با تله کینزی وجود دارد که آن به وسیله میدانهای انرژی یا امواج انرژی روانی به میزان کافی متراکم شده اند باعث حرکت اجسام می شود.هر کسی به سعی و تلاش مناسب می تواند نیروی خود را تحت کنترل در آورده و مورد استفاده قرار دهد. همه افراد بطور ذاتی دارای نیروهای روانی و قدرت تله کینزی می باشند. ما از همه قسمتهای مغز خود استفاده نمی کنیم. انسان به طور متوسط فقط از 8% نیروی ذهن و مغزش استفاده می کنه. یعنی 92% بدون استفاده مانده است. انسان میتونه خیلی از کارایی که حتی به فکر من و شما نمیرسه رو هم انجام بده. هر یک از ما از قسمت خاصی از مغز خود بیشتر استفاده می کند. برخی دیگر از ریاضیات منطق، ورزش، نویسندگی هر یک از این فعالیتها از قسمت خاصی از مغز استفاده می کنند.این مسئله در مورد نیروهای روانی نیز صادق است . همه ما هر کدام تا حدی از پتانسیل های روانی خود استفاده می کنیم. برخی از افراد فقط می دانند که چه وقت چیزی در حال وقوع است یا می توانند نتیجه یک حادثه را بهتر از دیگران پیشگویی کنند یا می توانند حس کنند که فردی را که ملاقات می کنند کاراکتر خوب یا بدی دارد. همه اینها نشان دهنده استفاده از نیروهای روانی می باشد هر کسی می توانند با تمرین مناسب تله کینزی را یاد بگیرد. تنها چیزی که مانع پیشرفت شما می شود باور نکردن خودتان است درست مانند بچه ای که می گوید “من نمی توانم ریاضیات را یاد بگیرم اینکار غیر ممکن است”.
چاه شیطان، محلی ترسناک که مردگان زنده می شوند! جایی در مناطق وحشی ایالت واشینگتن، پدیدهای نامتعارف و عجیب جغرافیایی وجود دارد كه ساكنین آن را دریچهای به دنیایی دیگر میدانند. هر چند چاه شیطان سالها و شاید قرنهاست كه مورد توجه مردم آن منطقه قرار گرفته است اما تنها از سال 1997 بود كه یك ایستگاه رادیویی با «مل واترز»، صاحب زمین، مصاحبه كرد و آن را به مردم كشورش شناساند.
سالهاست كه ساكنین «ماناستاش ریج» از زمینی سخن می گویند كه چاهی درون آن قرار دارد ظاهرا انتها ندارد. چاهی مرموز كه هاله ای از احساس خطر و راز در اطراف آن موج میزند. دیواره چاه تا عمق 15 فوتی آجری است ولی بقیه آن خاكی می باشد. مردم این منطقه نسل اندر نسل این چاه را میشناختند و از آن به عنوان زباله دانی استفاده میكردند و از یخچال كهنه تا تلویزیون خراب و لاستیك پنچر را در آن میانداختند. اما هیچ یك از كسانی كه چیزی درون چاه می انداخت صدای افتادن آن شی به كف چاه را نشنید. همین موضوع باعث شد كه مردم نام «چاه شیطان» را بر آن نهادند و آن را چاهی بی انتها نامیدند كه مستقیم به جهنم راه دارد. بعضیها هم معتقد بودند كه چاه شیطان در حقیقت دریچه ورود و خروج فضاییهاست.
حدود سال 1993 «مل واترز» و همسرش این زمین را خریدند و كمی بعد آن چاه را كشف كردند. آنها هم مثل مردم دیگر از آن به عنوان زباله دان استفاده میكردند و حتی ساكنین دیگر هم زباله ها و لاشه حیوانات خود را در آن میانداختند. چند سال گذشت و كم كم آقای واترز به این فكر افتاد كه چرا چاه پر نمی شود؟
در تابستان سال 1996 واترز تصمیم گرفت عمق چاه را اندازه گیری كند. اوكه یك ماهیگیر كار كشته بود یك قلاب ماهیگیری با نخ بسیار بلند داشت. یك روز به دهانه چاه رفت، یك وزنه به سر قلاب آویخت و آن را به داخل چاه هدایت كرد. وقتی نخ هر قرقره تمام میشد، قرقره جدیدی به انتهای آن گره می زد و به كار خود ادامه می داد، اما قرقره ها تمام شد و نخ قلاب به انتهای چاه نرسید. به محاسبه واترز، او هجده قرقره 5000 فوتی را به هم وصل كرده بود، بنابراین او نتیجه گرفت عمق چاه بیشتر از هشتاد هزار فوت میباشد! در آن وقت بود كه واترز متوجه شد چاه درون ملكش نه تنها عجیب بلكه دلهره آور است.
خبرگزاری مهر- گروه فناوری های نوین: یک نویسنده آمریکایی در کتابی که به تازگی منتشر کرده، بیش از 80 تحقیق بسیار عجیب دنیا را که شگفتی محققان را برانگیخته بیان کرده است.
به گزارش خبرگزاری مهر، بسیاری از تحقیقات علمی منجر به کشف های متحولانه و اختراعات مهمی شده اند که زندگی انسان را دستخوش تغییر و تحول کره اند. به نظر می رسد، برخی از تحقیقات بیش از آنکه تحولی در دانش بشری ایجاد کنند، عجیب هستند.
دراین خصوص "الکس باوز" (Alex Boese) در کتابی با عنوان "فیل ها در اسید و دیگر آزمایشات عجیب و غریب" (Elephants on Acid And Other Bizarre Experiments) به بررسی و معرفی بیش از 80 تحقیق بسیار عجیب و شگفت انگیزی پرداخته است که دانشمندان در دهه های گذشته انجام داده اند.
الکس باوز، نویسنده این کتاب در در رشته تاریخ علوم از دانشگاه کالیفرنیا فراغ التحصیل شده است و درحال حاضر در سان دیگو زندگی می کند.
نسخه خلاصله این کتاب که در اواسط ماه نوامبر وارد بازار می شود، هفته گذشته در مجله "نیوساینتیست" منتشر شد.
عنوان این کتاب از تحقیقاتی اقباس شده است که "وارن توماس"، مدیر باغ وحش لینکلم در اوکلاهاما در آگوست سال 1962 انجام داد.
مرگ فیل برای یک آزمایش وارن توماس در این تحقیق یک دوز از داروی توهم زای "LSD" را به یک فیل تزریق کرد. این دوز LSD سه هزار برابر قویتر و بیشتر از حد نرمال بود و مدیر این باغ وحش این آزمایش را برای مشاهده واکنش فیل ها به این داروی خطرناک انجام داد.
در این آزمایش حیوان بیچاره در کمتر از چند دقیقه جان سپرد و این محقق! در گزارش تحقیقات خود نوشت:" فیل ها به LSD بسیار حساس هستند."
پیوند سر یک توله سگ کوچک به بدن یک سگ گله آلمانی بزرگسال همچنین در سال 1959 یک جراح اهل شوروی با عنوان "ولادیمیر دمیخوف" با پیوند سر یک توله سگ کوچک به بدن یک سگ گله آلمانی بزرگسال توانست یک سگ دو سر ایجاد کند.
این موجود عجیب پیوندی پس از 6 روز در اثر رد پیوند بافت در گذشت، اما این تحقیق توانست راهی بسوی اولین پیوند قبل بگشاید.
درهر حال این جراح شوروی دست از تلاش های خود برنداشت و این آزمایش را در مدت 15 سال 19 بار تکرار کرد و اگرچه هرگز به نتایج دلخواه دست نیافت، اما توانست طول عمر حیوانات دو سر خود را تا یک ماه حفظ کند.
تشخیص میزان استرس های مخرب توانایی های ادراکی انسان همچنین در سال 1960 در کالیفرنیا نیز تحقیقات عجیبی برای تشخیص میزان استرس های مخرب توانایی های ادراکی انسان انجام شد.
دراین آزمایش 10 سرباز سوار هواپیمایی شدند که به آنها گفته شده بود برای انجام تمرینات نظامی روزمره پرواز می کند. اما در ارتفاع پنج هزارپایی هواپیما ارتفاع خود را کم کرد و خلبان اعلام کرد که سربازان خود را آماده قرارگیری در وضعیت بحران کنند.
درحالی که سربازان را ترس و وحشت احاطه کرده بود، یک ناظر از آنها خواست که رضایتنامه ای را تکمیل کنند که نشان می داد ارتش تعهدی در موارد بروز حوادث ندارد و همچنین به آنها گفته شد که بیشترین اشتباهاتی را که ممکن است در موقعیت وحشت بروز دهد، روی ساک ضد وحشت بنویسند.
بنابراین سربازان در چند دقیقه فهمیدند که همه چیر تمام می شود و دچار یک استرس بی نهایت احساسی شدند و نتوانستند به این دستورات عمل کنند.
این آزمایش یکبار دیگر روی گروهی از داوطلبان بی اطلاع انجام شد، چراکه یکی از سربازانی که در ماموریت اول شرکت کرده بود، توانسته بود روی یکی از ساک های ضدوحشت یک پیام اخطار زودهنگام بنویسد.
به گزارش مهر، الکس باوز در این کتاب با استفاده از فهرست هایی که مجلات و روزنامه های مطرح دنیا از جمله "گاردین" در چند دهه گذشته درخصوص عجیب ترین تحقیقات علمی منتشر کرده اند، یک لیست جدید از 10 تحقیق علمی بسیار عجیب دنیا را تهیه کرده است. این فهرست به شرح زیر است:"
1- تزریق دوز بیش از حد LSD به یک فیل برای مشاهده واکنش فیل ها به این دارو. نتیجه: LSD برای فیل ها خطرناک است!
2- به مسافران هواپیمای درحال سقوط گفته شد که در حال مردن هستند و پیش از مرگ بیشترین اشتباهات خود را بنویسند.
تیجه: موقعیت های بی نهایت استرس، توانایی های ادارکی انسان را خراب می کند.
3- بررسی جنبه های زندگی سگی با دو سر که یک جراح روس آن را بوجود آورده بود. نتیجه: رد پیوند بافت ها موجب می شود حیوان در کمتر از یک ماه جان خود را از دست بدهد.
4- منع کردن افراد از خندیدن در زمانی که نخندیدن برای آنها غیرممکن است. این آزمایش را یک روانشناس به نام "کلارنس یوبا" در دهه 30 روی همسر و فرزندانش انجام داد. نتیجه: نخندیدن در موقعیت های خنده دار غیر ممکن است.
5- یادگیری درحال خواب ممکن است. این آزمایش را یک روانشناس آمریکایی به نام "لارنس لی شان" در سال 1942 انجام داد. این روانشناس خود را در اتاقی حبس کرد که گروهی از پسرهای کم سن در آن خوابیده بودند. تمام پسرها عادت ناخن جویدن داشتند و این دانمشند درحالی که آنها خواب بودند مرتب این جمله را تکرار می کرد:" ناخن های من بطرز وحشتناکی تلخ هستند." درپایان این آزمایش 40 درصد از کودکان عادت بد خود را کنار گذاشتند. نتیجه: درحال خواب هم می توان یاد گرفت.
6- افرادی هستند که می توانند در هر موقعیتی بخوابند! این آزمایش را " یان اوسوالد" از دانشگاه ادیمبرا انجام داد. این دانشمند در سال 1960 از سه داوطلب خواست که چشم های خود را با چسب نواری بازنگه دارند و برای آنها انواع آسیب های ممکن را تجویز کرد که شامل روشن کردن ناگهانی چراغ ها، شوک الکتریکی و موسیقی با صدای بسیار بلند می شد. نتیجه : هر سه نفر در دوره آزمایش به مدت 12 دقیقه با چشم های باز خوابیدند.
7- نفرت تنها یک چهره ندارد. این آزمایش را پروفسور "کارنری لندیز" از دانشگاه مینه سوتا در سال 1924 انجام داد. این دانشمند برای گروهی از داوطلبان تجویز کرد که بخار آمونیاک استنشاق کنند، موسیقی جاز گوش کنند، عکس های غیراخلاقی نگاه کنند و یک سطل پر از قورباغه را روی دست نگه دارند. نتیجه: پیداکردن تنها یک بیان مشترک برای ابزار انزجار از تمام این موارد، غیرممکن است.
8- حصول اطمینان از اینکه تب زرد مسری نیست. دکتر "استابینز فیرث" تصمیم گرفت این آزمایش را روی خود انجام دهد. بنابراین استفراغ بیماران مبتلا به تب زرد را خورد و روی زخم های باز بیماران دست کشید. نتیجه: پزشک بیمار نشد، اما نه به خاطر اینکه بیماری مسری نیست، بلکه به این دلیل که بعدها کشف شد تب زرد از یک پشه به انسان منتقل می شود.
9- در دهه 30 پروفسور" رابرت کورنیش" از دانشگاه برکلی تلاش کرد زندگی را به تعدادی سگ مرده که در اثر جذام مرده بودند، بازگرداند. درحالی که آنها را به بالا و پایین تکان می داد و به آنها آدرنالین و داروهای ضدلختگی تزریق می کرد. نتیجه: برخی از این سگ های اهلی به زندگی بازگشتند اما بینایی خود را از دست داده و به مغز آنها به شدت آسیب رسیده بود. این سگ ها چند ماه زنده ماندند.
10- بوقلمون های نر در فصل جفتگیری چه رفتاری از خود بروز می دهند؟ این سوال را "مارتین شین" و "ادگار هیل" از دانشگاه پنسیلوانیا در دهه 60 پاسخ دادند. این دانشمندان کشف کردند که فرایند رفتاری جفتگیری این حیوانات چندان هم پیچیده نیست. نتیجه: برای به هیجان آوردن بوقلمون های نر فقط کافی است یک تکه چوب که بوی بوقلمون ماده را می دهد در مسیر حرکت آنها قرار داد.