آیا خمیازه کشیدن به معنای خستگی و کسل بودن است؟ در 90 درصد موارد، خمیازه کشیدن به دنبال افت اکسیژن در بدن فرد رخ میدهد. برای مثال بعد از مدتی نفس کشیدن به صورت مقطع و کوتاه، ناگهان شخص خمیازه کشیده و با این کار بدن او میزان اکسیژن مورد نیاز را دریافت میکند، پس در حقیقت خمیازه پاسخی به نیاز فرد به هوای بیشتر است، نه دلیلی بر خواب آلودگی.
در خمیازه چه بخشهایی از بدن موثرند؟
خمیازه یک بازتاب غیرارادی عصبی است که در آن، ابتدا به طور همزمان وارد کردن هوا به درون ریهها و کشیده شدن پرده گوش رخ میدهد و به دنبال آن، بازدم اتفاق میافتد.
در خمیازه، بخشهای بسیاری از بدن به کار میافتند. اول، دهان شما باز میشود و فک پایین میآید و اجازه عبور هر چه بیشتر هوا را میدهد.
سپس، هنگامیکه دم انجام میدهید، هوا درون ریههایتان را پر میکند، عضلات شکمتان شل میشود و عضله دیافراگم که بین قفسه سینه و شکم است، به پایین حرکت میکند.
بعد از این که هوای تنفسشده ریهها را پر کرد، مقداری از این هوا در هنگام بازدم از ریهها خارج میشود.
دلایل خمیازه کشیدن
1- هنگامی که میزان دیاکسیدکربن خون بالا میرود و اکسیژن آن کم میشود، با خمیازه کشیدن فرد اکسیژن بیشتری وارد بدن میکند. افزایش دیاکسید کربن در خون، باعث خواب آلودگی میشود و حتی نوعی مسمومیت ایجاد میکند که انسان را به خوابیدن وا میدارد.
2- خمیازه کشیدن راهی برای کنترل درجه حرارت مغز است. خمیازه، مغز شما را خنک میکند.
3- خمیازه به خاطر تمایل به کشیدن عضلات بدن است.
4- بیقراری و عصبی بودن هم به عنوان یک دلیل احتمالی خمیازه هستند.
5- خمیازه کشیدن به افزایش هوشیاری فرد کمک میکند.
6- خمیازه کشیدن ناشی از واسطههای شیمیایی عصبی در مغز است که بر عواطف، خلق و خو، اشتها و سایر پدیدههای روانی اثر میگذارد. هر چه تعداد بیشتری از این ترکیبات در مغز فعال شوند، تعداد خمیازهها افزایش مییابد.
خمیازه یکی از علائم کمبود قند خون است. معتادان هم برای همین زیاد خمیازه میکشند. اگر قند کافی به خون برسد، آثار خستگی از بین رفته و خمیازههای پی در پی متوقف میشود
مسری بودن خمیازه
بر اساس یک نظریه، خمیازه کشیدن مسری است. علت مسری بودن خمیازه، ممکن است به سلولهای عصبی آینهای (سلولهای عصبی در قشر بخش پیشانی مغز) مربوط باشد.
اثرات مفید خمیازه
1- خمیازه کشیدن برای درمان مشکل صوتی افراد در صحبت کردن، کاهش هیجان و گرفتگی گلو استفاده شده است.
2- خمیازه کشیدن با قسمتی از مغز ارتباط دارد که مسئول رفتار اجتماعی و آگاهی انسان است. خمیازه کشیدن، این قسمت از مغز را تحریک میکند.
3- خمیازه، عمل طبیعی بدن برای تحریک مغز و سرحال شدن است.
4- خمیازه، مکانیزمی برای آگاه ماندن است که در 20 هفته اول زندگی جنینی به وجود میآید.
6- خمیازه باعث تنظیم فشار داخل و خارج گوش میشود. خمیازه راه سریعی برای باز شدن گرفتگی گوش در اثر تغییر فشار هواست.
7- خمیازه به کنترل دما و متابولیسم بدن کمک میکند.
8- خمیازه باعث کشیدگی ریهها به سمت بیرون و اطراف بافتها میشود. به این ترتیب مانع از افتادگی راههای هوایی بسیار باریک میشود. این موضوع میتواند علت خمیازه را که اغلب در موقع کم عمق شدن تنفس اتفاق میافتد توجیه کند.
9- خمیازه باعث توزیع مادهای شیمیایی به نام سورفاکتانت میشود. سورفاکتانت مادهای چسبنده است که سطح کیسههای هوایی را پوشانده و باعث باز نگه داشتن آنها میشود. عملکرد و مقدار مناسب این ماده برای توانایی جنین در بیرون آمدن از رحم ضروری و حیاتی است. خمیازه باعث آمادگی جنین برای تنفس میشود.
10- به دلیل اینکه خمیازه باعث کشیدگی ماهیچهها و مفاصل و افزایش ضربان قلب میشود، ممکن است به عنوان عاملی برای افزایش هوشیاری فرد به خصوص بعد از استراحت کردن باشد. این نظریه میتواند توجیه کند که چرا ورزشکاران حرفهای درست قبل از افزایش فعالیت، خمیازه میکشند.
11- خمیازه میتواند ارتباطی غیر کلامی با دیگران، به معنای اعلام زمان استراحت و کنار گذاشتن فعالیت روزانه را به همراه داشته باشد.
12- خمیازه میتواند علامتی برای اعلام نیاز به استراحت باشد، مثلا ممکن است در هنگام رانندگی این عمل هشداری برای توقف کردن باشد.
خمیازه و بیماری
خمیازه کشیدن زیاد در بیماریهایی که عملکرد مغز را تحت تاثیر قرار می دهند، مشاهده شده است.
خمیازه کشیدن بیش از حد ممکن است در اثر تحریک بیش از حد عصب واگ که عروق را گشاد میکند، رخ دهد. بروز این وضعیت ممکن است به یک مشکل قلبی از جمله سکته قلبی و پارگی دیواره شریان آئورت اشاره داشته باشد.
خمیازه بیش از اندازه، در بین افراد مبتلا به فلج چندگانه، بیماری لوگریک(نوعی بیماری که باعث از بین رفتن سلولهای عصبی مسئول حرکت ماهیچهای میشود)، آسیبهای ناشی از رادیولوژی و در بین افراد تحت درمان پارکینسونمشاهده شده است.
خمیازه، در موارد نادری میتواند نشانه ابتلا به سردرد میگرنی باشد.
خمیازه در بین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی کمتر اتفاق میافتد.
خمیازه و ورزش
شروع ورزش بدون گرم کردن، به بدن فرصت تطبیق با تغییرات ایجاد شده در حالت تنفس و گشادشدن رگهای خونی را نمیدهد. نرمش قبل از ورزش باعث میشود، فرد خمیازه بکشد. خمیازه کشیدن در شروع ورزش جای نگرانی ندارد.
بیمار مانیك ممكن است احساس شادی عجیبی در خود داشته باشد و بی دلیل بخندد و بیش از حد شوخی كند. حتی گاهی این رفتار از طرف دیگران خیلی هم پسندیده به نظر می رسد و بسیاری، وی را تحسین می كنند
شیدایی یا مانیا (به انگلیسی: mania) عکس حالت افسردگی است. مانیا یک نوع بیماری روانی است که با ایجاد اختلال در فرد باعث بروز تغییرات و دگرگونی هـای ناگهانی در رفتار، حالات، انرژی و توانایی عملکرد فرد مبتلا میشود. بیمار دچار این بیماری در دوره هایی از زندگی بسیار فعال، سرزنده، شاد، دارای اعتماد به نفس زیاد و گاهی زیاده از حد كم خواب و ولخرج می شود. بیمار مانیك ممكن است احساس شادی عجیبی در خود داشته باشد و بی دلیل بخندد و بیش از حد شوخی كند. حتی گاهی این رفتار از طرف دیگران خیلی هم پسندیده به نظر می رسد و بسیاری، وی را تحسین می كنند؛ اما وقتی بیماری شدید می شود، افراد به یك بیمار روانی تبدیل می شوند، یعنی مراحل فكری و یا توانایی شان برای قضاوت درباره حقیقت همخوانی ندارند. بیمار مانیک ممكن است شدیدا تحریك پذیر شود. كوچكترین مخالفت و مساله ای كه باب میل فرد نباشد، باعث عصبانیت و پرخاشگری وی می شود. چنین فردی فكر می كند كه همه چیز حتی افكار دیگران باید طبق خواسته وی باشند. افراد مانیك پركارند؛ اما این فعالیت بیش از حد محدود به شغل فرد نیست و او شاید در امور مذهبی، اجتماعی، تحصیلی و غیره نیز بیش از حد فعال باشد. بیمار مانیك زیاد حرف می زند. مهم نیست چه می گوید حتی گاهی خودش هم نمی داند چه می گوید؛ اما می گوید. آنقدر حرف می زند كه سردرد بگیرید. در 75 درصد بیماران، اختلال درك به صورت هذیان و توهم دیده می شود. شیوع بیماری در حدود 1 درصد است. شیوع آن در زن و مرد یکسان است. سن متوسط شروع 30 سالگی است. در مطلقه ها و مجرد ها بیشتر است. در طبقات بالای اقتصادی – اجتماعی بیشتر دیده می شود. در مورد علت بروز آن باید گفت که عوامل ژنتیکی، روانی – اجتماعی و بیولوژیک در بروز آن دخالت دارند. اگر یکی از والدین مبتلا باشد احتمال بروز در فرزندان 25 درصد و اگر هر دونفر مبتلا باشند 50 تا 75 درصد احتمال دارد که هر یک از فرزندان دچار اختلال خلقی شوند. اختلال دوقطبی قابل درمان است و افرادی که مبتلا به این بیماری می باشند می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند
در مانیا خُلق (mood) و انرژی بیمار بسیار بالاست.
تظاهرات اصلی مانیا عبارت اند از سرخوشی (elation)، تحریک پذیری، پرکاری و عقاید خود مهم انگاری (self-important ideas). خلق بالا به صورت شادی، خوش بینی افراطی (undue optimism) و خوشحالی سرایت کننده تظاهر میکند. ممکن است خُلق بیمار در طول روز تغییر کند، مثلا صبح مانیک و شب افسرده باشد، هرچند که مانند افسردگی شدید تغییرات منظمی ندارد. مانیا به دلیل دارو (مانند فنیل پروپانول امین) یا تومورهای مغزی نیز به وجود میآید، ولی اغلب به عنوان قسمتی از اختلال دوقطبی (bipolar disorder) شناخته میشود. در این بیماری حملات دورهای مانیا و افسردگی دیده میشود.
نشانهها بیمار لباسهایی با رنگ روشن میپوشد و با شدت یافتن بیماری ظاهرش نامرتب می شود. بیماران مانیک بیش از حد فعال اند (overactive) که منجر به خستگی جسمی میشود. همچنین به آسانی کارها را ناتمام رها میکنند و کار جدیدی را شروع میکنند (distractible). خواب غالبا کاهش و اشتها افزایش مییابد و میل جنسی بالایی وجود دارد. بیمار حراف شده زیاد و سریع صحبت میکند که نشان دهنده سرعت بالای تفکر است که فشار کلام (pressure of speech) نامیده میشود. با شدید شدن بیماری، پَرِش افکار (flight of idea) پدید میآید. بسیاری از بیماران ولخرج میشوند. بیماران هیجان زده و ممکن است تحریک پذیر باشند. افکار خودبزرگ بینی (grandiose) شایع است؛ مثلا ممکن است خود را رهبر یا اندیشمندی جهت راهنمایی مسئولان کشور بداند. گاهی دچار هذیان گزند و آسیب میشود و فکر میکند دیگران به دلیل اهمیتش قصد توطئه علیه او را دارند. هذیانها اغلب با گذشت زمان تغییر میکنند. توهم هم در موارد شدید ایجاد میشود که با خلق هماهنگ است و در طول زمان دچار تغییر میشود. بینش (insight) همواره مختل است و بیمار دلیلی برای جلوگیری از افکار خودبزرگ بینی یا محدود کردن ولخرجی خود نمیبیند. او به ندرت خود را بیمار میداند و نیازی به درمان احساس نمیکند.
. اطلاعات بهدست آمده در سیستم شرححال: ـ رفتار نامعقول و مهارگسیخته: ۱. ولخرجی زیاد یا قماربازی ۲. مسافرتهای تکانشی ۳. افزایش فعالیت جنسی، بیبند و باری ـ اشتغال بیش از حد با فعالیتها و مسئولیتها ـ تحمل ناچیز برای ناکام همراه با تحریکپذیری، فورانهای خشم و عصبانیت ـ علایم نباتی: ۱. افزایش میل جنسی ۲. از دست دادن وزن، بیاشتهائی ۳. بیخوابی (بهصورت بینیازی به خواب، جلوه میکند). ۴. انرژی مفرط
۲. اطلاعات بهدست آمده از وضعیت روانی: ـ ظاهر عمومی و رفتار: آژیتاسیون روانی - حرکتی، لباس پوشیدن فریبنده و پرزرق و برق، آرایش بیش از حد، بیتوجهی به ظاهر فردی یا ترکیب غریبی از لباسها، مداخلهگر، سرگرمکننده، تهدیدآمیز، بیشبرانگیخته (hyperexcited). ـ عاطفه: بیثبات، شدید (ممکن است تغییر شکلهای سریع به افسردگی داشته باشد). ـ خلق: اوفوریک، گشاده (expansive)، تحریکپذیر، پرمدعا، عشوهآمیز ـ گفتار: فشار گفتار، بلند، نمایشی، اغراقآمیز، ممکن است از همگسیخته (incoherent) گردد. ـ محتوای تفکر: اعتمادبهنفس بسیار بالا، بزرگمنشی، به شدت خودمحور (egocenteric)، هذیان و به شکل کمتر شایع: توهم (در زمینههای همخوان با خلق شامل ارزش و قدرت بسیار بالا، که اغلب به شکل بزرگمنشی و پاراتوئید است).
ـ فرآیند تفکر: پرش افکار (اگر شدید باشد منجر به گسیختگی میگردد)، افکاری که با هم مسابقه میدهند، واژهسازی (neologism)، تداعی آوائی (clang association)، حاشیهپردازی، تفکر مماسی (tangentiality). ـ نظام حسی: حواسپرتی شدید؛ اشکال در تمرکز، اگر
شیوع بیماری در حدود 1 درصد است. شیوع آن در زن و مرد یکسان است. سن متوسط شروع 30 سالگی است. در مطلقه ها و مجرد ها بیشتر است. در طبقات بالای اقتصادی – اجتماعی بیشتر دیده می شود.
حواسپرتی شدید نباشد معمولاً حافظه سالم است؛ تفکر انتزاعی عموماً سالم است. ـ بینش و قضاوت: اختلال شدید، اغلب انکار کامل بیماری و اختلال در تصمیمگیری سازمانیافته یا منطقی وجود دارد. ملاک های DSM-IV-TR در دوره مانیا (شیدایی) الف) در دوره مشخصی که حداقل یک هفته طول بکشد، خُلق به شکلی غیرطبیعی و مداوم بالا، گشاده، یا تحریک پذیر باشد (اگر بستري كردن بيمار ضرورت پيدا كرد، مدت اين دوره مي تواند كمتر از يك هفته هم باشد). ب) طي دوره اي كه خُلق به هم ريخته است، حداقل سه تا (و اگر خُلق فقط تحريك پذير است، حداقل چهار تا) از علائم زير به طور مداوم و به حد چشمگيري وجود داشته باشد: 1.اعتماد به نفس بيش از حد، يا خودبزرگ بيني. 2.كاهش نياز به خواب (مثلا فقط سه ساعت خوابيده باشد، اما احساس كند سرحال است). 3.پرحرفي بيش از معمول، يا احساس فشار در صورت صحبت نكردن. 4.پَرِش افكار يا اين احساس ذهني كه افكار دارند با هم مسابقه مي دهند. 5.حواس پرتي (يعني توجه فرد فوراً به محرك هاي بيروني بي اهميت يا بي ارتباط با او جلب شود). 6.افزايش فعاليت هاي معطوف به هدف (اعم از فعاليت هاي اجتماعي، شغلي، تحصيلي، يا جنسي)، يا سرآسيمگي رواني-حركتي. 7.پرداختن بيش از حد به امور لذت بخشي كه به احتمال زياد عواقب ناراحت كننده اي دارند (مثل افتادن به دام ولخرجي هاي بي حدوحساب، بي ملاحظگي هاي جنسي، يا سرمايه گذاري هاي احمقانه).
علائم و نشانه های شیدایی / مانیا: -بیقراری، افزایش انرژی ومیزان فعالیت -خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خود بزرگ بینی -تحریک پذیری مفرط -صحبت کردن، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد و عدم توانائی برای تمرکز، حواسپرتی -کاهش نیاز به خواب -اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد -قضاوت ضعیف -ولخرجی -رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است -افزایش تمایلات جنسی -سوء مصرف داروها، الکل و داروهای خواب آور -رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه و پرخاشگرانه انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن
پ) علائم مذكور جزو ملاك هاي دوره مختلط نباشد. ت) به هم ريختگي خُلق به قدري شديد باشد كه كاركردهاي شغلي، يا فعاليت هاي معمول اجتماعي، يا روابط فرد با ديگران را به وضوح مختل كرده باشد، يا براي آنكه مانع از صدمه رساندن فرد به خودش و ديگران شود، مجبور به بستري كردنش باشند، يا خصايص روان پريشانه وجود داشته باشد. ث) علائم مذكور از اثرات مستقيم يك ماده (مثلا يكي از موارد سوء مصرف، يك داروي طبي، يا درمان هاي ديگر) يا يك بيماري طب عمومي (مثل پركاري تيروئيد) ناشي نشده باشد.
نكته: دوره هاي شبه مانيكي را که به وضوح بر اثر درمان هاي جسمي ضدافسردگي (مثل دارو، درمان با تشنج الكتريكي، يا نوردرماني) به وجود آمده است، نبايد مؤيد تشخيص اختلال دوقطبي دانست.
انواع شیدایی شیدایی به سه نوع خفیف، متوسط و شدید طبقه بندی میشود. شیدایی خفیف (Hypomania): افزایش فعالیت بدنی و تکلم، خلق متغیر و ولخرجی وجود دارد. درجه خفیف تا متوسط شیدایی/ مانیا هیپومانیا نامیده می شود. در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد. شیدایی متوسط: فعالیت زیاد به همراه فشار کلام و تکلم سازمان نیافته (disorganised speech)، خلق یوفوریک که با دورههای بی قراری و افسردگی قطع میشود و افکار خود بزرگ بینی ممکن است هذیانی شوند. شیدایی شدید: فعالیت شدید غیر قابل کنترل و افکار در هم ریخته و هذیان عجیب و غریب (bizarre) و توهم هم به وجود میآید. ندرتا بیمار بدون حرکت و گنگ میشود (manic stupor) در موارد شدید بیمار حالت سایکوز (روان پریشی دارد).
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط گفته می شود. نشانه های حالات مختلط اغلب شامل روانپریشی/ سایکوز و افکار خودکشی، تغییرات عمده در اشتها، مشکلات خواب، سراسیمگی است.
بیماریزایی ممکن است بیمار زمینه ارثی داشته باشد، بروز همزمان این مشکل در دو قلوهای تک تخمکی بین ۹۰-۳۳٪ متغیر است. مسائل محیطی مانند احساس طرد شدن نیز در بروز بیماری موثر است . به نظر میرسد افزایش نوروترانسمیتر سروتونین در لوب تمپورال مغز عامل مهمی در بیماری باشد. همچنین کمبود ویتامین ب-۱۲ باعث بوجود آمدن نشانههای بالینی شیدایی میشود.
درمان الف - درمان دارویی : به طور کلی دو گروه دارویی یکی تثبیت کنندههای خلق (مانند لیتیم کربنات و ریسپریدون ) و گروه دوم داروهای آنتی سایکوتیک ( مانندهالو پریدول و کلرپرومازین ) در درمان شیدایی به کار می روند . درمان این بیماری طولانی مدت است بخصوص اگر دورههای بیماری تکرار شونده باشد و ترکیب دارو (pharmacotherapy) با روان درمانی موثر است .میگنا دات آي آر، زمانی که نشانههای شیدایی حاد تخفیف یافت، درمان طولانی مدت با تثبیت کنندههای خلق و درمان پیشگیری کننده را به روان درمانی بیمار می افزاییم. داروهای ضد تشنج Anticonvulsants مانند اسید والپروئیک valproic و کاربامازپین همچنین برای پیشگیری استفاده می شوند . داروهای جدید مانند lamotrigine Clonazepam (Rivotril( نیز بکار می روند. وراپامیل ( بلوک کننده کانال کلسیم) در درمان مانیای خفیف بسیار مفید است .
ب-روان درمانی: رفتاردرمانی: کنترل رفتارهای تکانشی از طریق تقویت و اقتصاد ژتونی خانواده درمانی:اصلاح تعاملات معیوب درخانواده به دلیل رفتارهای تکانشی بیمار، محافظت از بیماران و سایرین (مهار فیزیکی) ج-ECT : در صورت محدودیت در درمان دارویی، شکست در دارو درمانی، علائم حاد یا شدید که می تواند تهدیدی برای خود یا دیگران باشد.
معنی لغوی كابالا كهنه و قدیمی است، اما بطور خاص كابالا نامی است که به نوعی عرفان و تصوف خود ساخته قوم یهود اطلاق میشود.
این عرفان به گفته خاخامهای یهود حاوی دانش پنهان قوم بنی اسرائیل است که از سوی خدا و ندبه پیامبرانش رسیده و سالهای مدیدی توسط پیامبران و علمای یهود ازآن نگهداری شده است و برای درك آن لازم است كه فرد به درجه روحانی و معنوی خاصی دست پیدا كند.
با این فرضیه خاخامهای یهودی تلاش میكنند، نو ظهور بودن این آیین را توجیه كنند به عبارت دیگر آنها معتقدند، این آیین قرنها در دل علما و روحانیون یهودی محفوظ بوده و این شرایط خاص زمانی بوده كه اجازه نداده است، تاكنون این آیین معرفی شود و حتی كار را به جایی رساندهاند كه مدعی هستند، پیامبران بزرگی همچون حضرت عیسی مسیح نیز از پیروان و مبلغان این آیین بوده و تنها بدلیل شرایط زمانی حاضر به افشای كامل اسرار آن نشدهاند.
آنها با این ترفند تلاش كردهاند تا پیروان دین مسیح را نیزبه سوی خودجلب كنند و از این رو كابالا به شكلی تلفیقی از یهودیت و مسیحت شده است.
كابالیستها با توجه به در اختیار داشتن امكانات سینمایی و تبلیغی صهیونیستها سعی دارند تا پیروان این تفكر را در طول تاریخ گسترش دهند، بطوری كه در برخی آثار تلاش كردهاند، افلاطون، داوینچی، نیوتن و حتی اسكندر مقدونی را یك كابالیست جلوه دهند.
كتاب مقدس پیروان كابالا "زوهر" نام دارد "زوهر" به معنی "درخشندگی" است و توسط شخصی بنام "شیمون بن یوشع" در قرن دوم میلادی به زبان "آرامی" نوشته شده است.
این کتاب مشتمل بر 18 صحیفه است كه حاوی برداشتهای خاص و مبهمی از تورات و علوم دینی باستانی و عتیق و همچنین بحثهایی از پیدایش جهان بصورت روایت اسطورهای و روانشناسی رمز الود است.
نكته مهم این كه از این کتاب درختی استخراج شده بنام سفیروت یعنی "شمارگان" . اصول و مبنای اعتقادی كابالا در واقع همین درخت تمثیلی است . به هر یك ازشاخههای این درخت "سفیره" گفته میشود. این سفیرهها عبارتند از:
1. کتر: به معنی تاج اعلای خداوند و نور ازلی و ابدی بوده و در اسم یهوه تجلی مییابد (من هستم آن که هستم ).
2. حکماه: به معنی دانش و خرد جاودان و اندیشه ازلی خداوند است که در وحی مستقیم به موسی تجلی مییابد.
3. بیناه: به معنی عقل و برهان است.
حسد: به معنی عشق و مهربانی خداوند و رحمت او نسبت به بندگانش است..4
. گوورا: به معنی داوری و تنبیه سخت در روز جزا و اقتدار و قدرت و نیروی ازلی و ابدی خداست.5
تیفئرت: به معنی عدل بوده و از شقفت یا زیبایی خدا سرچشمه میگیرد..6
نیصاح: به معنی نهایت صبر خداوند و نیز قریحه مقتدرانه او است..7
. هود: یعنی عظمت خداوند.8
. یسود: دربردارنده نیروهای آفریننده خداوند است .9
ملخوت: یعنی ملکوت خداوند که معمولاً در زوهر به نام کنیسه اسرائیل توصیف میشود..10
نكته بسیارمهم این است كه كابالیستها این درخت را كاملا در وجود آدمی منبعث میبینند و آن را درغالب نه شاخه كه از وجود مطلق انسان سرچشمه میگیرد، متجلی میبینند.
معادل انسانی درخت كابالا
بنیانگذار و یا به قولی احیاگر این فرقه فردی به نام "فیلیپ برگ" است. درحال حاضر او یك یهودی هشتاد و چند ساله بوده و نام اصلیش نیز "فیوال گروبرگ" است. وی سازمانی با عنوان "مرکز اموزش کابالا" برای جذب چهرههای هالیوودی درلوس آنجلس بنا كرد. همسرش "کارن" در کار آموزش و دو پسرش ، "مایکل" و "یهودا"، در امور مالی مرکز به او کمک میکنند. از این فرد و خانوادهاش تصاویرزیادی منتشرنشده و غالبا سعی میكنند كمتر در محافل و مجامع ظاهرشوند.
نكته قابل توجه درفرقه كابالا این است كه برخلاف دین یهود كه هیچگونه امكان ورود به آن وجود ندارد و كاملا نژادی محسوب میشود، در آیین کابالا محدودیتی از بابت ورود وجود نداشته و ازاینرو رهبران این فرقه با جذب چهرههای سرشناس هنری ؛ ورزشی و سینمایی تلاش میكنند تا هر روز بر پیروان خود كه عموما از میان قشرجوان هستند، بیافزایند.
درحال حاضر افرادی مثل "سناتور جان کری" (سناتور دمکرات امریکا)، "دیوید بکهام" (فوتبالیست) و همسرش "ویکتوریا ادامز" (خواننده و مانکن)، "مدونا"(خواننده)، "بریتنی اسپیرز"(خواننده) و "دمی مور" (بازیگر) كه ازچهرههای معروف و پرطرفدارهستند، عضو این فرقه شدهاند و باتوجه به محبوبیتشان بخصوص در بین جوانان و نوجوانان به تبلیغ برای این فرقه میپردازند.
نكته مهم این كه از این کتاب درختی استخراج شده بنام سفیروت یعنی "شمارگان" . اصول و مبنای اعتقادی كابالا در واقع همین درخت تمثیلی است . به هر یك ازشاخههای این درخت "سفیره" گفته میشود
جالب است بدانیم سه شخصیت اخر توسط شخص فلیپ برگ با وعده "کسب اگاهی" و "زندگی جاودان" به این فرقه گرویدند و بخصوص مدونا آوازه خوانی كه كار خود را از فاحشه خانههای بین المللی آغاز كرد و به خوانندگی رسید، پس از گرویدن به کابالا نام خود را به "اِستِر" یکی از شخصیتهای کتاب مقدس، تغییر داد.
متاسفانه شاهد هستیم كه در سالهای اخیر در گوشه و كنار كشور بخصوص شهرهای بزرگی همچون تهران اصفهان و شیراز زمزمههای تبلیغ این تفكر منحرف صهیونیستی در كنار فرقههای منحطی همچون شیطان پرستی به گوش میرسد.
مبلغین این تفكرات با معرفی كابالا به عنوان دینی جامع و فراتر از ادیان دیگر كه با ارائه انواع آزادیهای منع شده در ادیان دیگر انسان را به كمال میرساند، سعی میكنند هرروز بیش از پیش جوانان را اغواء كنند .
در هر صورت هیچ دینی بهتر و کامل تر از دین اسلام و ناب محمدی نیست.
«عجیب تر از علم، فراتر از واقعیت»، عنوان مطلب جدیدی در بخش مطالب و عکس های عجیب سایت نت گردی است که سعی دارد به روزترین و عجیب ترین رخداد های طبیعی و غیر طبیعی، دستاوردهای شگفت انگیزِ دنیای علم، کشفیات عجیب در سرتاسر دنیا و همچنین عجایب خلقت را بررسی کند و با توضیحاتی علمی و دقیق آن را خدمتتان تقدیم کند. پس اگر میخواهید از این قطار عجیب و پرهیجان عقب نمانید، با این مطالب همراه باشید.
******
وال لاور، ماهی به رنگ سیاه و سفید است که میتواند طمعه ای به اندازه ده برابر وزن خورد را یک جا بخورد. این ماهی در سراسر جهان در عمق نه هزار فوتی دیده شده است. این ماهی بدون فلس طوری تکامل یافته تا بتواند دهان خود را به اندازه ای باز کند تا طعمه های چند برابر خود را در دهان فرو برد.
ماسوروس یا خزنده موشی، کوچکترین اسکلت کامل یافت شده از دایناسورهاست که به اندازه کف دست بوده است. سنگواره این ریزدایناسور در جنوب آرژانتین پیدا شده و مربوط به اواخر دوره تریاس (حدود ۲۱۵ میلیون سال پیش) است.
كوتوله اى كه غول شد! آدم راینر در گراتس اتریش در سال 1899 به دنیا آمد. پدر و مادر او قدى متوسط داشتند. آدام 19 ساله سعى كرد به ارتش بپيوندد اما به دليل قامت كوتاه خود كه 147 سانتى متر بود از ورود به ارتش بازماند ، او رسما يك كوتوله محسوب مى شد. اما در سن 21 سالگى اتفاقى عجيبى افتاد، آدام به طور ناگهانى شروع به رشد كرد و در تولد 31 سالگى اش قامتش 218 سانتى متر رسيده بود. آدام دچار مشكلات زيادى شده بود ، شنوايى خود را از دست داده بود و چشم راستش نيز نابينا شده بود. آدام بعدها به یک “خانه سالمندان” جایی که او در این وضعیت اسفبار زندگی می کردند تا زمانی که در 4 مارس 1950 در سن 51 سالگى با 234 سانتى متر يعنى دو برابر ارتفاعش در سن 19 سالگى، درگذشت. بلندترين مرد تاريخ اتريش تنها کسی است كه در تاریخ پزشکی هم به عنوان یک کوتوله و هم یک غول طبقه بندی شده است.
سنگ های تخم مرغی نیوزلند. این سنگ ها که در اندازه های بسیار بزرگ قرار دارند در دوره های پیشین در کف دریا بوده اند که البته به علت تغییرات شرایط زمین به شکل مرموزی خود را تا لبه کناری ساحل رسانده اند.
این تصویر رطیلی است که توسط گونه ای قارچ به نام انگل سر چماقی خورده میشود بعد از حمله انگل به تدریج جایگزین بافت میزبان میشود جالب این که این انگل حیوان را تحت کنترل خود قرار داده و میزبان را به نقطه ای می برد که داری رطوبت و گرمای برای رشدش داشته باشد.
تله کینزی توانایی حرکت دادن اجسام توسط انرژی روانی می باشد. تئوری که در ارتباط با تله کینزی وجود دارد که آن به وسیله میدانهای انرژی یا امواج انرژی روانی به میزان کافی متراکم شده اند باعث حرکت اجسام می شود.هر کسی به سعی و تلاش مناسب می تواند نیروی خود را تحت کنترل در آورده و مورد استفاده قرار دهد. همه افراد بطور ذاتی دارای نیروهای روانی و قدرت تله کینزی می باشند. ما از همه قسمتهای مغز خود استفاده نمی کنیم. انسان به طور متوسط فقط از 8% نیروی ذهن و مغزش استفاده می کنه. یعنی 92% بدون استفاده مانده است. انسان میتونه خیلی از کارایی که حتی به فکر من و شما نمیرسه رو هم انجام بده. هر یک از ما از قسمت خاصی از مغز خود بیشتر استفاده می کند. برخی دیگر از ریاضیات منطق، ورزش، نویسندگی هر یک از این فعالیتها از قسمت خاصی از مغز استفاده می کنند.این مسئله در مورد نیروهای روانی نیز صادق است . همه ما هر کدام تا حدی از پتانسیل های روانی خود استفاده می کنیم. برخی از افراد فقط می دانند که چه وقت چیزی در حال وقوع است یا می توانند نتیجه یک حادثه را بهتر از دیگران پیشگویی کنند یا می توانند حس کنند که فردی را که ملاقات می کنند کاراکتر خوب یا بدی دارد. همه اینها نشان دهنده استفاده از نیروهای روانی می باشد هر کسی می توانند با تمرین مناسب تله کینزی را یاد بگیرد. تنها چیزی که مانع پیشرفت شما می شود باور نکردن خودتان است درست مانند بچه ای که می گوید “من نمی توانم ریاضیات را یاد بگیرم اینکار غیر ممکن است”.
چاه شیطان، محلی ترسناک که مردگان زنده می شوند! جایی در مناطق وحشی ایالت واشینگتن، پدیدهای نامتعارف و عجیب جغرافیایی وجود دارد كه ساكنین آن را دریچهای به دنیایی دیگر میدانند. هر چند چاه شیطان سالها و شاید قرنهاست كه مورد توجه مردم آن منطقه قرار گرفته است اما تنها از سال 1997 بود كه یك ایستگاه رادیویی با «مل واترز»، صاحب زمین، مصاحبه كرد و آن را به مردم كشورش شناساند.
سالهاست كه ساكنین «ماناستاش ریج» از زمینی سخن می گویند كه چاهی درون آن قرار دارد ظاهرا انتها ندارد. چاهی مرموز كه هاله ای از احساس خطر و راز در اطراف آن موج میزند. دیواره چاه تا عمق 15 فوتی آجری است ولی بقیه آن خاكی می باشد. مردم این منطقه نسل اندر نسل این چاه را میشناختند و از آن به عنوان زباله دانی استفاده میكردند و از یخچال كهنه تا تلویزیون خراب و لاستیك پنچر را در آن میانداختند. اما هیچ یك از كسانی كه چیزی درون چاه می انداخت صدای افتادن آن شی به كف چاه را نشنید. همین موضوع باعث شد كه مردم نام «چاه شیطان» را بر آن نهادند و آن را چاهی بی انتها نامیدند كه مستقیم به جهنم راه دارد. بعضیها هم معتقد بودند كه چاه شیطان در حقیقت دریچه ورود و خروج فضاییهاست.
حدود سال 1993 «مل واترز» و همسرش این زمین را خریدند و كمی بعد آن چاه را كشف كردند. آنها هم مثل مردم دیگر از آن به عنوان زباله دان استفاده میكردند و حتی ساكنین دیگر هم زباله ها و لاشه حیوانات خود را در آن میانداختند. چند سال گذشت و كم كم آقای واترز به این فكر افتاد كه چرا چاه پر نمی شود؟
در تابستان سال 1996 واترز تصمیم گرفت عمق چاه را اندازه گیری كند. اوكه یك ماهیگیر كار كشته بود یك قلاب ماهیگیری با نخ بسیار بلند داشت. یك روز به دهانه چاه رفت، یك وزنه به سر قلاب آویخت و آن را به داخل چاه هدایت كرد. وقتی نخ هر قرقره تمام میشد، قرقره جدیدی به انتهای آن گره می زد و به كار خود ادامه می داد، اما قرقره ها تمام شد و نخ قلاب به انتهای چاه نرسید. به محاسبه واترز، او هجده قرقره 5000 فوتی را به هم وصل كرده بود، بنابراین او نتیجه گرفت عمق چاه بیشتر از هشتاد هزار فوت میباشد! در آن وقت بود كه واترز متوجه شد چاه درون ملكش نه تنها عجیب بلكه دلهره آور است.